یادداشت*

تاب‌آوری ملی در گروی روایت‌گری هوشمندانه

|
۱۴۰۴/۰۵/۱۵
|
۱۴:۳۱:۴۸
| کد خبر: ۲۲۴۵۲۹۵
تاب‌آوری ملی در گروی روایت‌گری هوشمندانه
در روزگاری که جهان با هر نفس، بحرانی تازه را تجربه می‌کند، تاب‌آوری ملی دیگر یک واژه‌ی انتزاعی نیست؛ بلکه به مثابه‌ی ستون فقرات یک ملت در برابر طوفان‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و روانی است.

اما تاب‌آوری، برخلاف تصور رایج، تنها در زیرساخت‌های فیزیکی یا سیاست‌گذاری‌های کلان شکل نمی‌گیرد. تاب‌آوری، پیش از هر چیز، در ذهن و جان مردم ساخته می‌شود و این ساختن، از مسیر روایت می‌گذرد؛ از مسیر رسانه‌ای که بتواند معنا ببخشد، امید بیافریند و حافظه‌ی جمعی را زنده نگه دارد.
باید باور داشت که روایت‌گری رسانه‌ای نه یک تکنیک، بلکه یک مسئولیت تمدنی است. رسانه‌ای که بتواند بحران را نه فقط گزارش کند، بلکه آن را در بستر فرهنگی و تاریخی معنا دهد، می‌تواند به تقویت تاب‌آوری ملی کمک کند و این همان جایی‌ است که پیوند رسانه با فرهنگ، با تاریخ و با حافظه‌ی جمعی گره می‌خورد.
ما در تاریخ خود، بارها ایستاده‌ایم؛ از مشروطه تا دفاع مقدس، از تحریم‌های اقتصادی تا جنگ‌های روایت، ملت ایران همواره در برابر فشارها، با تکیه بر معنا و حافظه، تاب آورده است. اما این تاب‌آوری به هیچ عنوان تصادفی نبوده است؛ حاصل روایت‌هایی بوده که در دل مردم ریشه دوانده‌اند. روایت‌هایی که نه فقط از جنس خبر، بلکه از جنس شعر، تصویر، خاطره و ایمان در دل تاریخ به ثبت رسیده‌اند.
در جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، بار دیگر روشن شد که تاب‌آوری ملی، نیازمند روایت‌گری هوشمندانه است. رسانه‌هایی که توانستند با بهره‌گیری از عناصر فرهنگی، تاریخی و انسانی، تصویر ایستادگی را بسازند، نقش مهمی در حفظ انسجام اجتماعی ایفا کردند. در مقابل، رسانه‌هایی که صرفاً به بازنشر اضطراب و هیجان پرداختند، ناخواسته به تضعیف روح جمعی دامن زدند.
در این میان برای تقویت تاب‌آوری ملی از مسیر روایت‌گری رسانه‌ای، چند اصل بنیادین باید مورد توجه قرار گیرد؛ نخست باید بازتعریفی از نقش رسانه به‌عنوان معمار معنا، نه صرفاً ناقل خبر داشته باشیم. رسانه باید بتواند بحران را در بستر فرهنگی و تاریخی تحلیل کند، نه این‌که فقط در قالب عدد و آمار، با ذهن مخاطب بازی کند.
بهره‌گیری از ظرفیت‌های هنری و ادبی در روایت‌گری بی شک یکی دیگر از مهم‌ترین اصول برای نیل به این هدف است؛  شعر، موسیقی، سینما و داستان، ابزارهایی هستند که می‌توانند احساسات جمعی را به سمت امید و ایستادگی هدایت کنند.
سوم، پرهیز از روایت‌های قطبی‌ساز و اضطراب‌آفرین. رسانه باید به جای دامن زدن به ترس، به ساختن تصویرهای واقعی از مقاومت، همدلی و راه‌حل بپردازد.
بازخوانی تجربه‌های تاریخی تاب‌آوری و بازآفرینی آن‌ها در قالب‌های رسانه‌ای نوین چهارمین نکته‌ای است که باید به آن توجه کرد. از حماسه‌ی خرمشهر تا ایستادگی در برابر تحریم‌ها، این خاطرات باید دوباره برای جان‌های مشتاق به شنیدن روایت شود.
همچنین در این زمینه باید توجه خاصی به تربیت نسل جدید روایت‌گران آشنا با زبان رسانه و عمق فرهنگ داشته باشیم؛ کسانی که بتوانند در لحظه‌ی بحران، صدای معنا باشند.
در نهایت، باید بپذیریم که تاب‌آوری ملی، بدون روایت‌گری رسانه‌ای، ناقص خواهد بود. رسانه‌ای که بتواند بحران را معنا کند، امید را زنده نگه دارد و حافظه‌ی جمعی را فعال سازد، می‌تواند ستون‌های تاب‌آوری را در دل جامعه بنا کند. و این نه فقط یک وظیفه حرفه‌ای، بلکه یک مسئولیت تاریخی است.
ما به رسانه‌هایی نیاز داریم که نه فقط از بحران بگویند، بلکه از ایستادگی، از همدلی، از راه‌های عبور. رسانه‌هایی که بتوانند روایت‌هایی بسازند که مردم را به هم نزدیک‌تر کند، نه دورتر. روایت‌هایی که نه فقط از درد، بلکه از درمان سخن بگویند.
و شاید، در این هم‌صدایی تازه میان رسانه و فرهنگ، بتوانیم دوباره معنا را بازیابیم؛ معنایی که در هیاهوی بحران‌ها گم شده بود، اما هنوز در دل روایت، زنده است.

*بنیامین یوسف‌زاده‌

روزنامه‌نگار

 

انتهای پیام/

نظر شما
پیشنهاد سردبیر
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد
بلیط هواپیما
دندونت
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد
بلیط هواپیما
دندونت
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد
بلیط هواپیما
دندونت