نام نمایشنامه کوتاه سی دیالوگی این هفته : " شک "
موضوع : روز زن
______________________
مرد : سلام
زن : سلام ،خبریه با این عجله!
مرد:متوجه شدی؟
زن:کاملن!
مرد:واقعن؟
زن:شک داری؟
مرد:کاملن
زن:پس شکاک هستی
مرد:نه به هیچ وجه.
زن:تو میگی شک داری .
مرد: پس متوجه نشدی
زن: چرا متوجه شدم .زود باش،دیر میشه ها!
مرد: زمان نداره...
زن:زمان نداره؟دارم کم کم شک میکنم که شاید نفهمیدم قضیه چیه!
مرد ( با لبخند) : پس شکاک هستی !
زن:اگه هم باشم به تو شک ندارم
مرد: پس روز زن بر شما همسر گرامی مبارک باد
زن(با شادی): مچکرم
مرد: اینم هدیه ات
زن: چه کاغذ کادوی عجیبی!
مرد: قشنگ هست ؟
زن:خیلی!کاغذ کادوش به تنهایی خودش یک کادو...
مرد:تولید ایرونه ،تو همین زیرزمین خونمون تولیدش کردم
زن:واقعن. کار خودته!عالیه ...حواستو جمع کن استعدادت لو نره.
مرد:نه همه بلدن اما فرصت ندارن که درست کنن!
زن:مهم اینه که به هدف روز زن و برای من طراحی و اجراش کردی
مرد:شک نکن!
زن:به هیچ وجه.
مرد:از خود هدیه خوشت اومد؟
زن:فوق العادست اما نه به اندازه کاغذ کادوش !