در نشست حراج تهران مطرح شد:

فروش پنجمین حراج تهران با قیمت خانه‌ای در شمال تهران برابر است

۱۳۹۵/۰۳/۱۸ - ۱۵:۰۰:۱۱
کد خبر: ۴۱۴۳۹۷
فروش پنجمین حراج تهران با قیمت خانه‌ای در شمال تهران برابر است
علیرضا سمیع آذر دبیر حراج تهران معتقد است ما با اینهمه سابقه هنری و فرهنگی در دنیا اگر آثار هنری‌مان ارزش پیدا کند و بگوییم این اشرافی گری است، دچار سوءتفاهم شده ایم.

به گزارش خبرگزاری برنا، نشست رسانه ای حراج تهران ظهر امروز ۱۸ خرداد با حضور علیرضا سمیع آذر و حسین پاکدل و اصحاب رسانه در خانه هنرمندان برپا شد. در این نشست ابتدا علیرضا سمیع آذر مدیر حراج تهران به تشریح اهداف برپایی این حراج که ۷ خردادماه ۹۵ پنجمین دوره آن برگزار شد پرداخت و گفت: حراج تهران بر مبنای تحلیلی از وضعیت هنر مبتنی بر نیازمندی توسعه فرهنگ و هنر در کشور شکل گرفت. مهمترین هدف حراج تهران ارتقای ارزش مادی و معنوی هنر در کشور بود. نمی شود به توسعه هنر و گسترش دستاوردهای هنری فکر کرد در حالیکه هنر ارزش ناچیزی داشته باشد و محدود به گروه خاصی هنرمند و جوان علاقمند باشد. با ارتقای ارزش هنر، کیفیت کار هنرمند و خلاقیت و زیبایی نیز منزلت پیدا می کند.

وی ادامه داد: نمی توان انتظار داشت هنر ما در سطح بین المللی ارج گذاشته شود و ارزش پیدا کند در حالیکه در کشور خودمان این ارزش را پیدا نکرده باشد و قیمت ها نازل باشد. وقتی به تجربه کشورهای دیگر هم نگاه می کنیم می بینیم کشورهایی بوده اند که در سطح بین المللی کار هنرمندانشان ارزش پیدا کرده اما در داخل بر اساس نگاه سنتی قیمت ها پایین مانده و به مرور زمان بازار بین المللی را هم تحت تاثیر قرار داده است. در واقع توجهات بین المللی نیازمند توجه ملی است.

مخاطبان مسئول و حامی هنر پیدا کرده ایم

سمیع آذر در توضیح دومین هدف طرح حراج تهران نیز گفت: تقویت مخاطبِ مسئول و حامی هنر از دومین اهداف این حراج است. چنین مخاطبی پیش از این کمتر وجود داشت و ما بیشتر بیننده هنر داشتیم. حالا با این حراج عده زیادی مبادرت به خرید آثار می کنند و تعداد زیادی مجموعه دار به مجموعه داران اضافه شده است. ضمن اینکه برای کسی که اثر هنری را می خرد صرفا بحث پرداخت پول در این میان مطرح نمی شود بلکه اثری را که خریداری می کند به دیوار محل کار یا منزلش می زند و آن دیوار تبدیل به یک نمایشگاه دائمی می شود و کیفیت معنوی محیط زندگی آن فرد و خیلی های دیگر را افزایش می دهد. ما فکر کردیم عده ای نباید فقط تماشاگر هنر باشند بلکه باید برای هنر هزینه کنند و به حامی هنر تبدیل شوند.

مدیر حراج تهران سومین هدف این حراج را تقویت رویکرد حرفه ای در هنر دانست که نتیجه آن خارج شدن هنر از شکل تفننی به یک حرفه پویا می شود و در این باره توضیح داد: وقتی حراج تهران برگزار می شود نقدها و بحث هایی هم شکل می گیرد و همه اینها به توسعه هنرهای تجسمی هم می انجامد و آن را از انزوا در می آورد.

سمیع آذر در بخش پایانی توضیحات ابتدایی خود گفت: در این ۵ دوره حراج تهران قیمت هنر افزایش پیدا کرده است. پول قابل ملاحظه ای که می توانست صرف تجملات شود در عرصه هنر که امری معنوی است هزینه شده و کیفیت هنر ارتقا یافته و هنر توسعه ای نسبی پیدا کرده است و هنرمندان جوان هم شاید امیدوارتر شده باشند که اگر موفق شوند به جایگاهی در این عرصه برسند می توانند از این حرفه درآمد داشته باشند. ما در این ۵ دوره حدود ۲۰۰ هنرمند در ۵ نسل را معرفی کردیم. برخی از آنها سالیان پیش از این دنیا رفتند و کسانی بودند که یک قرن پیش حرقه تصویرگری نوین را زدند و بسیاری از اینها در شمار هنرمندان جوان و پیشکسوت حال حاضر جامعه هستند. هر چند تا ایده آل راه زیادی داریم و شما می دانید سهراب سپهری که رکورددار حراج تهران و حراج منطقه است هنوز به رقم یک میلیون دلار نرسیده است در حالیکه هنرمند فقید مصری، محمود سعید رکورد ۲.۵ میلیون دلار را در منطقه دارد. نمی خواهم هنرمندانمان را با هنرمندان دنیا قیاس کنم اما باید در سطح منطقه به رشد قابل توجهی در فروش آثار هنری برسیم.

در عرصه هنرهای تجسمی چیزی به نام «اکسپو» نداریم

ادامه نشست با پرسش و پاسخ اصحاب رسانه همراه بود. سمیع آذر  در پاسخ به خبرنگار مهر که در این دو هفته انتقادات زیادی در رسانه ها به حراج تهران شده است از جمله این موضوع که حراج تهران اکسپوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را تحت تاثیر خود قرار می دهد و یا چرا از چهره ها برای چکش گذاری حراج استفاده می شود، چرا از هنرمندان ارزشی در حراج تهران خبری نیست و یا شفاف سازی در حراج تهران وجود ندارد و در نهایت اینکه حراج تهران مصداق اشرافی گری است، گفت: قیاس حراج تهران با اکسپو قیاس دقیقی نیست. اکسپو اساسا فعالیتی هنری نیست و به غلط وارد عرصه هنر شده است چرا که اکسپو در عرصه صنعتی و معماری کاربرد دارد. ما به جز حراج در عرصه فعالیت اقتصادی هنر آرت فرها را داریم که در واقع فعالیت یک تعداد گالری است. در واقع یک تعداد گالری غرفه هایی را اجاره می کنند و خودشان مبادرت به فروش آثار می کنند. در حراجی خود حراج گذار آثار را مستقیم معرفی می کند. این دو، مکانیزم های جدایی دارند که تنها اشترکشان فعالیت در حوزه اقتصاد هنر است.

وی درباره حضور رضا کیانیان در چهار دوره قبل و حسین پاکدل در این دوره به عنوان کسانی که چکش حراج را زدند و هر دو از چهره های مطرح هنری و فرهنگی جامعه هستند، گفت: آقای پاکدل که بیشتر چهره فرهنگی و مدیری فرهنگی هستند تا بازیگر. انتخاب آقای کیانیان هم بیشتر به خاطر تسلط شان به عرصه هنرهای تجسمی بود.

فروش ۸۰ اثر حراج تهران با یک خانه در شمال شهر برابری نمی کند

اما سمیع آذر درباره انتقادی که درباره اتهام اشرافی گری که به حراج تهران زده می شود نیز بیان کرد: واقعا هنر والاترین گوهر انسانی است و بهترین ظهور و جلوه انسانی است. انسانی که سعی در خلاقیت دارد معنوی ترین کنش انسانی را انجام می دهد و هر چه قیمت این فعالیت بالا برود ارزش انسانی بالا رفته است.

وی ادامه داد: فخر انسان هنر است. به خصوص انسان هایی که هنر را در خدمت معنویات به کار می گیرند. ما نباید هنر را یک شی ببینیم بلکه یک فضیلت است. مگر نه اینکه «غیر از هنر که تاج سر آفرینش است/ دوران هیچ منزلتی جاودانه نیست». ما با اینهمه سابقه هنری و فرهنگی و اینکه روزانه هزاران نفر شاهکارهای هنری ایران را در اقصا نقاط ایران می بینند واقعا باید بگوییم ارزش پیدا کردن هنر، اشرافی گری است؟

وی گفت: رقم کل فروش حراج تهران ۲۵ میلیارد تومان بود که برابر با قیمت یک خانه در شمال شهر نیست. قیمت یک اثر از یک هنرمند درجه دو در خارج از ایران با قیمت یک کاخ برابری می کند. ما آثار ۸۰ هنرمند را به این قیمت در یک حراجی فروختیم. هنوز خیلی با آنچه دنیا از ما انتظار دارد فاصله داریم. کسی مثل فرانسیس بیکن قیمت یک اثرش از قیمت کاخ ملکه انگلیس بیشتر است.

سمیع آذر ادامه داد: دنیا ما را تحسین می کند. هندوستان که هنر را از طریق ما دریافت کرده الان اثر گران ترین هنرمندش ۴.۴ میلیون دلار است. ما باید سرآمد منطقه باشیم. نمی شود دنیا هنر ما را ستایش کند در حالیکه آثار هنری مان قیمت نداشته باشد. این را هم بگویم اگر تصور می کنیم همه کسانی که برای خرید اثر هنری پول داده اند، این کار را نمی کردند مثلا به مبارزه با فقر در جامعه کمک می کردند اشتباه کرده ایم. شاید این پول برای تجملات خرج می شد و حالا باید خدا را شکر کنیم که خرج هنر شده است.

هیچ حراجی و حتی گالری اسامی خریدارانش را افشا نمی کند

وی در پاسخ به این پرسش که چرا حراج تهران شفاف نیست نیز گفت: این یک سوءتفاهم بزرگ است که اگر کسی بیاید از حراج اثری بخرد باید اسمش اعلام شود. آن فرد خریدار اگر بخواهد می تواند اسم خودش را بگوید مثل بانک های پاسارگاد و گردشگری که خریدهایشان را اعلام کردند. ولی نه هیچ حراجی و نه حتی گالری داری نمی آید اسم خریداران اثر را بگوید. خریداران ملاحظاتی برای خود دارند. این افشاگری از طرف حراج محرمیت آن را از بین می برد و این انتقادها از سوی افراد غیر مطلع گفته می شود.

هر چند سمیع آذر اعلام کرد اگر مقام مسئولی از ما بخواهد که برای رسیدگی به پرونده حراج این اسامی را در اختیارش بگذاریم این کار صورت خواهد گرفت.

وی ادامه داد: درباره مکانیزم حراج هم جمع زیادی از اصحاب رسانه حضور داشتند و در روز حراج و شفاف همه چیز را دیدند.

برای ما هنر ارزشی مهم است

دبیر حراج تهران در پاسخ به انتقاد غیبت هنرمندان ارزشی در حراج تهران نیز گفت: واقعا مشخص نیست کدام هنرمند ارزشی است. یعنی یک تعریف مشخصی از این واژه وجود ندارد. کسی نمی داند دقیقا چه کسی در این لیست قرار دارد. اگر حتی مسامحتا بگوییم این واژه را درک کرده ایم ما نمی توانیم در زندگی خصوصی افراد و نظراتش تحقیق کنیم که بفهمیم کسی ارزشی است یا نه. اما ما هنر ارزشمند را وارد حراج می کنیم. آثاری که ارزش های والای انسانی را مطرح می کنند. به عنوان نمونه در همین حراج شما اثری از محمود فرشچیان را دیدید یا اثری از محمد احصایی یا حسین زنده رودی. اثر آقای فرشچیان ریشه در نگارگری ایرانی و هنر اسلامی دارد. خیلی از آثار حراج از شعارهای اسلامی و انسانی دفاع مشخص و جدی دارند و مبین هنر برای هنر نیستند. حتی بگذارید از اثر سهراب سپهری بگویم. تنه های درختی که سهراب می کشد یک شی نیست و حتی صرفا درخت نیست. شما ببینید این تنه ها نه برگ دارد نه میوه نه ریشه. این تنه ها اشاره به حیات دارد، به آفرینش، به یک راز ازلی و ابدی. نگاهی بسیار صوفیانه و شرقی و حتی اسلامی در این آثار هست. ما اتفاقا اشیای تزئینی را زیاد در حراج نمی آوریم.

هنرمند باید تامین باشد

در بخش بعدی نشست حسین پاکدل در توضیح اجرای خود گفت: آقای کیانیان آرتیست هستند و در حوزه تجسمی هم فعالیت دارند و به صرف اینکه بازیگر هستند برای چکش زدن حراجی انتخاب نشدند. دوره قبل که خداحافظی کردند من همراه حراج شدم و با امسال ۲ سال و نیم است که در جلسات متعدد آموزش می بینم و سفرهای متعددی رفتم تا حراجی ها را ببینم. چون چکش زدن حراج یک اجرای صرف نیست و کاری پیچیده است. هر کلام اضافه ای باعث می شود فروشنده یا خریدار از شما ناراحت شود و روی قیمت ها اثر بگذارد. حتی در بسیاری از حراجی ها خود رئیس حراج چکش آن را می زند.

پاکدل ادامه داد: این روزها برخی حرف هایی از روی ناآگاهی می زنند. مثلا یک اثر کیارستمی در حراج قبلی صد و چهل میلیون تومان فروش رفته که یک اثر نبوده بلکه یکی از ۱۰ اثر کیارستمی بوده که او برای آن ۱۰ اثر دویست تا سیصد میلیون تومان هزینه کرده است. همچنین باید بدانیم او هنرمند تراز اولی است و برای هنرمندان تراز اول یکسری محدودیت ها وجود دارد. آنها که نمی توانند بروند کاسبی یا دلالی کنند. باید احترام آنها و ارزش کارشان نگه داشته شود و تامین باشند. در دنیا یک نقاش به جایی برسد و اثرش مطرح شود زندگی اش از این رو به آن رو می شود. یک تابلو در لندن وقتی ۳۵ میلیون پوند فروش می رود شما ببینید چقدر جوان ها تشویق می شوند. حالا اینجا یک اثری ۵۰۰ میلیون تومان فروش برود می گوییم اشرافی گری است.

هنرمند به طور غیر مستقیم از فروش اثرش در حراج سود می برد

سمیع آذر در ادامه در پاسخ به پرسشی درباره اینکه چطور ممکن است هنرمندی که خودش اثری در حراج ارائه نکرده و اثرش توسط مجموعه دار ارائه شده از نتیجه کار تامین شود، گفت: او به طور غیر مستقیم از این موضوع تامین می شود. وقتی اثر یک هنرمند در حراجی به فروش می رود و قیمت خوبی به فروش می رود یعنی باقی آثارش هم قیمت پیدا می کند و حتی مجموعه دار راغب می شود آثار او یا آثاری مانند او را خریداری کند. در نهایت آن پولی که از طریق فروش آثار مجموعه دار به دست آورده دوباره صرف خرید اثر از خود هنرمند می شود.

سهم حراج گذار تهران از حراجی ۸ درصد است

حسین پاکدل در بخش بعدی درباره شفافیت حراج تهران تصریح کرد: ما در حراج تهران ۸۰ اثر مشخص از حدود ۵۰ هنرمند داشتیم. همه کارها کارشناسی شده وارد شدند و ۸ درصد سهم فروش هم به حراج گذار می رسد. حالا بیایید مشابه این اتفاق را در دنیا ببینید. مثلا در توکیو یا در قلب نیویورک شما وقتی اثری به قیمت دویست هزار دلار بخرید و این قیمت در حراج چکش بخورد در واقع پول حمل و نقل و بیمه و... به آن اضافه می شود و گاهی باید تا سیصد و پنجاه هزار دلار بپردازید. در حراج تهران وقتی اثری دویست میلیون چکش می خورد خریدار فقط همان دویست میلیون تومان را می پردازد.

هنرمندان جوان نمی توانند مستقیم وارد حراج شوند

مدیر حراج تهران در پاسخ به پرسشی درباره چگونگی مکانیزم ورود هنرمندان جوان به حراج تهران نیز گفت: حراجی ها جای کشف هنرمندان جوان و معرفی آنها نیست برای همین هنرمندان جوان تنها از طریق گالری ها می توانند به حراجی معرفی شوند و خودشان نمی توانند مستقیم به حراجی وارد شوند. در واقع حراج جای هنرمندانی است که در هنر جایگاهشان تثبیت شده است.

حراج دوم تهران در سال ۹۵ آذر ماه برگزار می شود

اما سمیع آذر در ادامه از تغییر رویه حراج تهران در دوره پنجم خبر داد و گفت: وقتش بود در دوره پنجم کمی نگاهمان را تخصصی تر کنیم. برای همین در این دوره بخش اول حراج را که برگزار شد به آثار کلاسیک و مدرن اختصاص دادایم و بخش دوم حراج در آذرماه برگزار می شود و به آثار معاصر اختصاص دارد.

وی شمار هنرمندان در قید حیات حراج ۷ خرداد را نزدیک به ۳۰ درصد عنوان کرد و گفت: از این سی درصد نیمی از آثار از خود هنرمندان گرفته شده است. در حراج آذرماه با توجه به اینکه اکثر هنرمندان در قید حیات هستند احتمالا نزدیک به ۷۰ درصد آثار از خود هنرمندان گرفته خواهد شد.

ما از قیمت های تعیین شده از طرف حراج دفاع می کنیم

در بخش دیگری از نشست درباره قیمت های تعیین شده توسط حراج و قیمت بالای برخی آثار سوال شد که سمیع آذر در این باره گفت: ما بر اساس آخرین قیمت اثر هنرمند که در گالری یا حراج به صورت رسمی به فروش رفته و با احتیاط قیمت ها را تعیین می کنیم چون باید بتوانیم از قیمت تعیین شده دفاع کنیم. حالا حراج البته یک فضای هیجانی است و ممکن است یک عده یک کاری را به هر قیمتی بخواهند و قیمت بالا برود. ممکن است طول بکشد تا آن قیمت بشود قیمت واقعی آن اثر. مثلا درباره آقای یکتایی که قیمت بالاتری از قیمت پیشنهادی ما اثرش فروش رفت باید گفت آقای یکتایی هنرمند تراز اولی است و آثار کمی از ایشان وجود دارد و این هنرمند در سن ۹۰ سالگی و در حالیکه آلزایمر دارند و نمی توانند کار جدیدی خلق کنند هستند. اینها ممکن است روی بالا رفتن قیمت کارشان تاثیر داشته باشد.

وی همچنین در پاسخ به پرسشی که آیا ممکن است عده ای برای بازار گرمی قیمت اثر هنرمندی را در حراج بالا ببرند نیز گفت: ما متوجه چنین چیزی نشدیم و حتی مشاهده کردیم بسیاری از خریداران با هم رایزنی می کردند قیمت بالا نرود که بتوانند بخرند. اگر متوجه این بشویم که کسانی می خواهند به شکل کاذب قیمت هنرمندی را بالا ببرند با آن برخورد می کنیم. همه حراجی ها این کار را می کنند و اعتبار خود را زیر سوال نمی برند.

فعلا امکان بین المللی شدن حراج نیست

سمیع آذر همچنین درباره بین المللی شدن حراج تهران و امکان حضور خریداران خارجی و یا هنرمندان خارجی در حراج نیز گفت: این هدف ایده آلی است اما باید زیرساخت‌هایش مهیا باشد. مثلا سیستم بانکی ما باید به سیستم بانکی جهانی بپیوندد. در حال حاضر این امکانات فراهم نیست. زمانی که حراج کریستیز می خواست در منطقه خاورمیانه شعبه بزند اول به ایران آمد چون تصور درستی بود که بزرگترین منبع تولید هنر این کشور است اما دیدند امکانات گمرکی و مالی در کشور ما مهیا نیست و به دوبی رفتند.

باید سهم خود را از بازار جهانی هنر طلب کنیم 

سمیع‎ آذر در پاسخ به این پرسش که آیا حراج تهران بین‏ المللی خواهد شد یا خیر نیز اظهار کرد: اینکه ‏مارکتی برای هنر در داخل کشور به وجود آمده خوشحال کننده است، حراج تهران تنها ۵ سال عمر دارد ‏به همین دلیل ما وسوسه‎ای برای حضور در حوزه بین ‏المللی نداریم. با این حال برای ما خوشحال کننده ‏خواهد بود اگر کشورهای منطقه و همسایگانمان بتوانند آثار خود را در این حراج شرکت داده و خریداران ‏ایرانی یا خریداران همان کشورها این آثار را خریداری کنند. با این حال به دلیل کمبود امکانات فنی مانند ‏نبود شرایط انتقال پول در شبکه بانکی و مشکلات ورود و خروج افراد و آثار به ایران هنوز این طرح قابل ‏اجرا نیست. ‏

وی تاکید کرد: اتفاقا حراج تهران و موفقیت های بین المللی هنر ایران به دنیا و به خصوص کشورهای عربی ‏و نیز منطقه قفقاز ثابت کرده است ایران طلایه دار آینده منطقه است و ما با موجی فزاینده از هنرمندان ‏منطقه روبروییم تا آثارشان را به صورت حرفه ای ارائه  کنیم. همه باور دارند آینده ایران درخشان است ‏لذا باید با سرمایه گذاری نهادمند در عرصه فرهنگ و هنر، هویت فرهنگی خود را اشاعه و تسری دهیم و ‏ارتقای مارکت هنر بخشی مهم از این راه است. ‏

این کارشناس هنرهای تجسمی همچنین درباره آمار فروش حراج‏ی ها در دنیا نیز اظهار کرد: حراج تهران در این دوره هفت و نیم ‏میلیون دلار فروش داشت. پیش از این آمار فروش هنر ایران در کریستیز، ساتبیز و بوامز رقمی حدود ۸ ‏تا ۹ میلیون دلار بوده است. جمع فروش آنها قدری از ایران بیشتر است و به این ترتیب حدود ۱۶ میلیون ‏دلار سهم فروش هنر کشور ماست که در مقایسه با جهان چیزی نیست. در حالیکه رقم کلی فروش خانه‏ های ‏حراج در جهان معادل ۱۷ میلیارد دلار است و حراج تهران کمتر از یک هزارم مبلغ جهانی فروش داشته ‏است. ما یک صدم جمعیت جهان جمعیت داریم و قدرت فرهنگی ما نیز بسیار زیاد است به همین دلیل باید ‏جایگاه بیشتری در عرصه هنر داشته باشیم. ما فاصله بسیاری با آنچه سزاوار ماست داریم و باید این حق را از ‏بازار جهانی طلب کنیم.‏

سمیع آذر در پایان گفت: حراج تهران قائم به من نیست و کارآمدترین کارشناسان هنر و اقتصاد هنر با ‏من در حراج تهران کار می کنند که روزانه اخبار خانه های حراج در سراسر دنیا و نیز گالری های داخلی ‏را رصد می کنند. ‏

نظر شما
پرونده ویژه
بازرگانی برنا
آژانس عکس برنا
لالالند
رایتل
تشریفات شایسته
دندونت
سلام پرواز
بازرگانی برنا
آژانس عکس برنا
لالالند
رایتل
تشریفات شایسته
دندونت
سلام پرواز
بازرگانی برنا
آژانس عکس برنا
لالالند
رایتل
تشریفات شایسته
دندونت
سلام پرواز