در نظام های استبدادی برنامه اداره کشور را کارشناسان معتمد دیکتاتور تهیه می کنند و در نهایت به تصویب مجلس تشریفاتی می رسد، و در نظام های دموکرات، کارشناسان حزب حاکم در یک فرایند علمی و دموکراتیک این وظیفه را بر عهده دارند، با این تفاوت که برنامه پیشنهادی در سطح جامعه مورد نقد قرار می گیرد و در صحن پارلمان با نقد و مخالفت احزاب مخالف مواجه می شود و در نهایت صاحبان کرسی های اکثریت به برنامه پیشنهادی رای می دهند.
اما در کشور ما که نه از محاسن استبداد برخوردار است و نه از مزایای دموکراسی، و سال ها اندر فواید عدم تحزب و استقلال رای نمایندگان مردم داد سخن داده شد حال و روز ما این است که می بینید.
نامزدهای ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس توسط محفل های موسمی به مردم معرفی می شوند و قول هایی هم به مردم می دهند و بعد برنامه و بودجه سالانه و چند ساله تهیه می کنند، برنامه و بودجه ای که هیچ کدام از جریان های علمی کشور از جمله اقتصاد دانان را راضی نمی کند در سازمان برنامه و بودجه تهیه و در کمیسیون های تخصصی و سپس در کمیسیون تلفیق شخم زده می شود کمیسیونی که منتخب اکثریت نمایندگان هستند دست پخت شان را به صحن علنی ارائه می دهند و در صحن با کلیات آن مخالفت می شود.
موقع رای گیری هم نمایندگان اصول گرا بی سروصدا اما بدون اعلام نظر فراکسیونی برای رای نیاوردن کلیات بودجه تلاش کردند.
و عجیب این که چهره های معروف فراکسیون مستقلین نیز برای رای نیاوردن کلیات بودجه 97بسیار فعال بودند، جمعی از اعضاء فراکسیون امید هم علیرغم تصمیم فراکسیون رای مخالف دادند!
بالاخره نسبت گرایش های مختلف مجلس با دولت و نسبت فراکسیون های مجلس با کلیات بودجه مشخص نشد. و نیز معلوم نشد پوزیسیون کیست و اپوزیسیون چیست؟
اگر در بر همین پاشنه بچرخد، آخر سال 1397 هیچ کس پاسخ گوی نتیجه اجرای این برنامه و بودجه هم نخواهد بود.
امیدوارم در آستانه چهل سالگی انقلاب و تا فرصت باقی است عقلاء قوم راه را برای تشکیل دو یا چند حزب یا جبهه بزرگ فراهم کنند تا با تربیت حزبی راه فرار از پاسخگویی به روی فرصت طلبان بسته شود، و امیدوارم این بار دیگر نگویند ما تجربه نداشتیم!