خبرگزارس برنا؛ 18 ماه گذشت؛ از دورهای که حداقل 150 زن رزومه خود را برای حضور در شورای شهر تهران به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان تحویل دادند تا در نهایت فهرست نامزدهای انتخابات پنجمین دوره شوراهای شهر در حوزه انتخابیه تهران از میان آنها تدوین شود. زنانی که خود را لایق و واجد شرایط برای حضور در شورای اسلامی شهر تهران میدانستند.
از آن تعداد، 6 زن در فهرست نامزدهای شورای شهر تهران قرار گرفتند که هر 6 زن رای مردم پایتخت را به دست آورده و وارد شورا شدند. اینکه 6 زن در فهرست نامزدها جا گرفتند و همان 6 زن توانستند از مردم رای اعتماد بگیرند نشان میدهد مردم به حضور زنان در عرصههای مدیریتی و تصمیمگیری اعتقاد راسخ دارند اما هم اکنون سرنوشت 144 زن دیگر برای حضورشان در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی چه شد؟ به ویژه آنکه پس از پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات و معرفی دو شهردار تاکنون هیچ یک از آن نامزدها در میان معاونان شهردار و یا شهرداران مناطق حضور پیدا نکرده اند.
نکته دارای اهمیت آن است 2 زنی که «محمدعلی نجفی»، شهردار پیشین تهران، آنان را به سمت شهردار منطقه منصوب کرد نیز از میان این 144 نفر نبودند. حال تنها بررسی و یادآوری این موضوع بعد از گذشت 18 ماه میتواند تلنگری باشد برای بسیاری از تصمیم سازان که بیتفاوت به وجود نیروهای باانگیزه و با انرژی همواره از کمبود مدیران حرفهای و باانگیزه گلهمند هستند.
مدتی است بحث جوانگرایی و عدم به کارگیری بازنشستگان در مجلس شورای اسلامی و تبدیل این بحث به قانون مطرح شده و به هر حال موجی ما را با خود با سمت و سوی این مقوله برده است. این موج میتواند نقبی به گذشته باشد و یادآوری شاید تنها خاطرهای، همان روزهایی که تمام تلاش خود را از قلم و خبر بکار گرفتیم تا شاید رییسجمهور وزیری زن برگزیند؛ اما نشد!
گرچه نمیتوان حضور پررنگ و تاثیرگذار سه زن در حکم معاونت اموز زنان و خانواده، دستیار ویژه رییس جمهور در امور حقوق شهروندی و معاونت حقوقی رییسجمهور را نادیده و غیر موثر دانست.
حال آیا ما به اندازه کافی کادری مطلوب و حرفهای از میان جوانان گزینش کردهایم که مدیریتها را به آنان بسپاریم و بعد قانون عدم به کارگیری بازنشستگان را اجرایی کنیم؟
از سوی دیگر همین شنبه گذشته رییسجمهور در آیین قدردانی از آذری جهرمی، وزیر ارتباطات، تاکید کرد تا پایان دولت دوازدهم 30 درصد از مدیریت مجموعههای دولتی باید به زنان سپرده شده باشد. در چنین حالتی باز هم پرسش این است که آیا ما این تعداد زن باتجربه و در عین حال جوان داریم که پستهای مدیریتی را برعهده بگیرند؟
به ماجرای 150 رزومه نامزدهای ورود به شورای شهر تهران بازگردیم. شورای عالی اصلاحطلبان دستکم 144 رزومه از زنانی دارد که خود را واجد شرایط ورود به شورا میدانستند. اگر این رزومهها به درستی بررسی و ارزیابی شده باشند، هم اکنون به عنوان یک بانک اطلاعاتی نیروی انسانی میتوان به آن استناد کرد. بنابراین شورای عالی اصلاحطلبان علاوه بر آنکه میتواند به شهردار تهران مشورت دهد که از آن تعداد زنی که میخواستند عضو شورای شهر تهران شوند چه تعداد میتوانند در مدیریت شهری موثر واقع شوند، میتواند به دولت و شخص رییسجمهور نیز افراد واجد شرایط برای احراز پستهای مدیریتی را از میان آن 144 رزومه معرفی کند.
این کار میتواند فرصتی برای تسریع در به کارگیری زنان به عنوان مدیر و همینطور زنان در برنامههای مدیریت شهری باشد و اصلاحطلبان را در کادرسازی و همین طور حفظ و هدایت سرمایه انسانی پیش قدم کند و کمکی به بهبود و چابک سازی فضای منابع انسانی کشور باشد.
اقدامی برای تغییر ساختار مدیریتی، ایجاد انگیزه در جوانان تحصیلکرده و توانمند بدور از اعمال سلیقه جناحی.