روشنک عجمیان بازیگر و مجری که اولین کار خود را با برنامه چشم انداز شروع کرد اما اگر نگاهی به کارنامه او بیندازیم کارهای درخشانی از جمله (در مقام بازی) کوچه اقاقیا، پیله های پرواز، مرد هزار چهره، یک وجب خاک، پاتوق، کارآگاهان، شهرک جیم و... و همچنین برنامه های چشم انداز، جام جم در جام، دستپخت های خودمانی، فرصت و... را (به عنوان مجری) از او می بینیم. روشنک عجمیان به خوبی توانست در هر دو حوزه بدرخشد و توانایی خود را به نمایش بگذارد اما پس از مدتی کم کاری را برگزید و از فضای رسانه فاصله گرفت. با همین بهانه به سراغ او رفتیم و به گفت و گو پیرامون مسائل مختلف پرداخیم که در ادامه از نظر می گذرانید.
مدتی است کم کار شدی و در حال ادامه تحصیل هستی. دلیل این کم کاری به تحصیلت برمیگردد یا مسئله دیگری است؟
مدتی است کار نمیکنم و فعلا مشغول درس خواندنم و اگر پیشنهاد خوب و معقولی داشته باشم حتما کار و پروژه را میپذیرم اما دلیل اصلیام ادامه تحصیل است.
بعد از بازی در «شهرک جیم» و اجرای برنامهی «دستپختهای خودمانی» مدت طولانی هیچ پروژهای را نپذیرفتی. ذهنیتت تغییر کرد یا جنس پیشنهادها به شکلی نبود که مورد پسندت باشد؟
واقعیت این است که کمی ترسیدم چراکه شما فیلمنامه را میخوانی ولی بعد میبینی یک پروژه دیگر از آب درآمد. خب این یعنی هیچ اطمینانی از لحاظ فیلمنامه، کارگردانی، دستمزد و... وجود ندارد. نکته دیگر اینکه کارها کیفیت لازم را ندارند. پیش خودم فکر کردم چه کاری است که وقت بگذارم و در نهایت یک کار بی کیفیت را تجربه کنم. بنابراین تصمیم گرفتم پروژهها را نپذیرم از این لحاظ که خودم را از نظر ذهنی آماده کنم. فکر کردم در شرایطی که کسی خوب فکر نمیکند من میتوانم این کار را نجام دهم و خودم را به شکوفایی برسانم. بنابراین تصمیم گرفتم مدتی دور باشم و فکر می کنم این دور بودن نیاز بود. الان وقتی برخی کارها را میبینم متأسفم میشوم که خیلی از کارگردان ها و یا بازیگران خوب پروژههایی را می پذیرند و کار می کنند که پر از ایراد است.
بعد از اینکه با تعدادی از افراد مهم به خصوص در حوزه کمدی همکاری کردی، این انتظار می رفت که فعالیت بیشتری به خصوص در این حوزه داشته باشی. مثلا تو با مهران مدیری، رضا عطاران و... همکاری کردی ولی بعد از آن حتی مدیوم خودت را تغییر دادی... این خواسته تو بود یا اتفاقی به این سمت رفتی؟
در آن موقعیت زمانی خواسته خودم بود چون دوست نداشتم در یک ژانر ماندگار باشم. نمیدانم به خاطر دارید یا نه ولی این موج خیلی رایج بود که میگفتند این بازیگر طنزکار است و این بازیگر تنها در فلان ژانر بازی میکند. من نمیخواستم این ماجرا برای من هم اتفاق بیفتد بنابراین سعی کردم این مسئله را حداقل برای اطرافیانم جا بندازم که وقتی بازیگری کمدی کار میکند، صد در صد میتواند در ژانرهای دیگر هم موفق شود اما برعکس این قضیه ممکن است خیلی با موفقیت همراه نباشد. اگر تعدادی از بازیگران که همیشه در ژانرهای خاص کار کردند و سراغ کمدی نرفتند را وارد فضای طنز کنید شاید نتوانند انعطاف لازم را داشته باشند. من بازیگر کمدی نبودم و خیلی هم در این ژانر موفق عمل نکردم اما نکته قابل توجه این است که حدود 30 یا 40 فیلم و تله فیلم و سریال در ژانر جدی بازی کردم ولی با وجود اینکه تعداد کارهای کمدی من انگشت شمارند بازهم خیلی ها تصور میکنند من بازیگر کمدی هستم.
دو سال گذشته تعدادی از بازیگران خانم به نحوهی انتخاب بازیگران برای پروژهها اعتراض کردند که چهرههای با سابقه از جمله خود شما در بین معترضین بودید. آن اعتراض چه نتیجهای به همراه داشت و چقدر ثمربخش بود؟
حضور من و تعدادی دیگر از بانوان در این کمپین به یک باره اتفاق افتاد. با علی اصغر پورمحمدی (معاون سیما) به خاطر برخی مطالبات تماس گرفته بودم که ایشان گفتند چنین گروهی هست شما هم تشریف بیاورید تا صحبت کنیم. به نظر من ارتباط مستقیم موثر است و همین که راحت میتوانی با برخی افراد به خصوص علی اصغر پورمحمدی که برای من همیشه جزء مدیران متفاوت و لایقی بودند، صحبت کردیم و اتفاقا ماجراهای خوبی هم رقم خورد. وقتی برخی افراد صدایت را میشنوند کمی دلت آرام میگیرد. من اصولا اهل حرف زدنم و تصور میکنم بیان کردن مشکلات خیلی بهتر از سکوت کردن است بنابراین از اینکه صحبت کردم راضیام.
در برههای از زمان به سمت اجرای برنامه گام برداشتی. تصمیم گرفته بودی مجریگری هم به کارنامه هنریات اضافه کنی یا فقط برای به دست آوردن تجربه سراغ آن رفتی؟
من ناخواسته وارد اجرا شدم. روزی مهمان برنامه ای در شبکه جام جم بودم که مرحوم منوچهر نوذری اجرای برنامه را به عهده داشتند و پیشنهاد همکاری برای اجرا را مطرح کرند. من به خاطر موجی که وجود داشت و میگفتند بازیگر نباید اجرا کند، رغبت زیادی به اجرا نداشتم اما در نهایت با این تصور که شبکه جام جم بینندهی زیادی ندارد اجرای برنامه را پذیرفتم تا اینکه روزی علی اصغر پورمحمدی اجرایم را دیدند و تماس گرفتند که برای اجرای مسابقه ای حتما باید حضور داشته باشم. من هم به فال نیک گرفتم و با این ذهنیت که تجربه به دست میآورم مسابقه را اجرا کردم و بازخوردهای بسیار خوبی هم دریافت کردم. طوری که هنوز باورم نمیشود کاری که علاقهای به آن نداشتم، انجام دادم و در نهایت اتفاقات خوب و عجیبی برایم رقم خورد. بعد از آن به عنوان مجری برتر سال انتخاب شدم و از من تقدیر و تشکر کردند. من خیلی برنامه اجرا نکردم شاید سه یا چهارتا بود ولی بیشتر از اینکه به عنوان بازیگر من را بشناسند، به عنوان مجری شناخته شدم.
همیشه به رغم اینکه خودت اجرا کردی اما به نحوه اجرای برخی از مجریان منتقد هستی...
بله چراکه تصور میکنم ما به هر قیمتی نباید اجرا کنیم. من به عنوان مجری وظیفهام این است که وقتی یک مهمان دعوت میکنم باید به او احترام بگذارم و حتما وظایفی در قبال او دارم اما این وظیفه در مورد مجریان اخیر تلویزیون به طور کل از بین رفته است. با احترام به تمام دوستان باید بگویم که از نظر من تنها چند مجری بسیار خوب داریم که در کمال احترام چالشی برخورد و اجرا می کنند. برخی مجری ها هستند که نمیدانم به چه قیمتی حاضرند مهمانشان را بیاحترام کنند که فقط برنامهشان چالشی شود و در فضای مجازی دست به دست شود. به عنوان مثال برخی مجریها انقدر توی حرف مهمانشان میپرند که آن شخص رشته کلام را از دست می دهد. من این مسائل را از آقای نوذری یاد گرفتم که تصور میکنم استانداردهایشان خیلی متفاوت بود. فکر میکنم اگر اجراهای چالشی هم کمتر شوند خیلی بهتر است یا حداقل اگر چالشی اجرا میکنند مراقب احترامها و بیاحترامیها هم باشند.
اولویتت اجرای برنامه است یا بازیگری؟
مطمئنا اولیت اول من بازی است مگر اینکه برنامه خیلی قوی برای اجرا باشد که فکر نمیکنم در حال حاضذ پیش بیاید.
در طول این سال ها بازیگرانی بودند که با یک تیم و اکیپ همکاری داشتند. اصولا این افراد به دلایل مختلف فرصت بیشتری برای حضور در پروژههای مختلف داشتند. تا به حال به این فکر کردهای که ای کاش من هم با یک گروه و اکیپ همراه می شدم تا حضور فعالتری در عرصه بازیگری داشته باشم؟
من چون بدون پشتوانه و با تکیه بر توانایی ام بالا آمدم و پله پله خودم را بالا کشیدم برای همین ممکن است که خیلی ها بگویند انتخابهایت اشتباه بوده است اما شاید که تصورم این است که اشتباه نبوده و تجربه های با ارزشی را نصیبم کردند ولی کسی که قرار است خودش را بالا بکشاند و هیچ دستاویزی ندارد مجبور می شود خیلی از کارها و پروژه ها را بپذیرد. من به هر قیمتی کار نکردم ولی هرکاری را کردم. حتی تلهفیلمهایی که همه بدشان میآمد 23هم برای من اتفاق خوش آیندی محسوب می شود که حتی 4 5 تای آن ها بی نظیر بوده و در حد یک پروژه سینمایی بودند که به آن ها افتخار میکنم. من تمام قصدم یادگاری است و هنوز باید یاد بگیرم.
اگر در باند و گروهی بودی الان چه جایگاهی داشتی؟
اگر در باندی بودم ممکن بود جای خوبی داشته باشم.
همین الان اگر قرار بود به گذشته برگردی و انتخاب کنی که وارد باندی شوی این کار را انجام می دادی یا خیر؟
اگر قرار بود خودم را تحقیر کنم و زیر یوغ کسی بروم این کار را انجام نمی دادم ولی مثلا اگر به این شکل بود که دفتری وجود داشته باشد که بازیگران آن همیشه ثابتند و قرار است همیشه از تو دعوت کنند تا در پروژه ها همکاری کنید این کار را انجام می دادم. من همیشه دنبال آرامش بودم و سعی کردم به گونه ای انتخاب کنم که آرامش داشته باشم الان هم انگیزه من از درس خواندن و ادامه تحصیل همین است که به آرامش برسم. درس خواندن واقعا برای من دلیل آرامش است.
می دانم که در حال حاضر سریال های تلویزیونی را دنبال می کنی...
بله به شدت پیگیر سریال ها هستم.
و فکر می کنی حال و روز سریال های مان چطور است؟
به نظرم خیلی حالِ بدی دارد. من در عجبم از کارگردان هایی که فعال هستند. یک سری از کارگردانان کار کردند و فیلم و سریال تولید کردند که فقط اسم دارند اما اصلا آدم های بزرگی نیستند. متاسفانه این مسئله یکی از مشکلات مان است که هر کسی اسم و رسمی داشته باشد، مردم تصور می کنند آدم بزرگ و کاربلدی است. به نظرم ما آدم های معروف داریم اما آدم های بزرگ نداریم و بزرگ هایمان خانه نشینند. ایرادات را در فضای سریال سازی بیشتر میتوانم در مرحله اول به کارگردانی بعد فیلمنامه و بازیگری و... گرفت.