چرا رکوردهای حداکثر سرعت کاملاً بی‌فایده هستند؟! باید یاد بگیریم آن‌ها را فراموش کنیم

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ مک لارن F1 را به یاد می‌آورید که در سال 1998 رکورد سرعت متوسط 386.4 کیلومتر در ساعت را بر جای گذاشت و این رکورد تا سال 2007 یعنی زمانی که بوگاتی ویرون وارد میدان شد پابرجا بود. از آن زمان تاکنون این رکورد چند بار بین هنسی، کونیگ زگ، بوگاتی و حتی شرکتی با نام SSC دست به دست شده است. این شرکت‌ها می‌توانند رکورد حداکثر سرعت را از رقبا پس بگیرند اما ما می‌گوییم کل این کل‌کل‌ها و تلاش‌ها کاملاً بی‌فایده هستند و جامعه‌ی دوستداران خودرو نباید به رکوردهای حداکثر سرعت اهمیت بدهند.

این بحث‌وجدل که “شما نیازی به سریع راندن ندارید زیرا محدودیت‌های سرعت زیادی وجود دارد” همیشه باعث عصبانیت ما شده اما باید اعتراف کنیم که این عبارت تاحد زیادی صحیح است. در یک نقطه‌ی مشخصی خودروهای سریع کاملاً بلااستفاده می‌شوند حتی اگر شما در آلمان زندگی کنید و به اتوبان‌های بدون محدودیت سرعت دسترسی داشته باشید. حتی شتاب صفر تا 96 کیلومتری که خیلی‌ها به آن اهمیت می‌دهند هم در زندگی واقعی کاملاً بی‌فایده است. شاید برخی جاده‌ها در جهان وجود داشته باشد که بتوانید در آن به سرعت 322 کیلومتر در ساعت (200 مایل بر ساعت) برسید اما سرعت 402 کیلومتر در ساعت به بالا داستان کاملاً متفاوتی دارد.

بوگاتی تمامی تست‌های سرعت خود را در پیست تست Ehra-Lessien انجام می‌دهد. این پیست یک خط مستقیم 8.7 کیلومتری است که حتی با وجود چنین طولی هم کلیه‌ی پارامترهای ایمنی در آن مدنظر قرار می‌گیرد. هیچ مشتری و یا راننده‌ی شخصی نمی‌تواند شرایط آب و هوایی، فضای کافی و منابع کافی برای رسیدن به سرعت‌ها را در اختیار داشته باشد بنابراین رکوردهایی که به دست می‌آیند کاملاً برای خودنمایی هستند. “هاهاها! مارک زاکربرگ ببین، خودروی من می‌تواند به سرعت 482 کیلومتر در ساعت برسد!”

وقتی که چنین رکوردهای سرعتی ثبت می‌شوند معمولاً منطقه‌ای خاکستری درباره‌ی “خودروی تولیدی” تشکیل می‌شود. بوگاتی برای شکستن مرز سرعت 482 کیلومتر در ساعت (300 مایل بر ساعت) اقدام به کاهش ارتفاع و افزایش طول خودرو، تقویت لاستیک‌ها، تغییر مکان اگزوز، حذف ترمز هوایی و تنظیم پیشرانه برای تولید قدرت 1578 اسب بخاری کرده است؛ به عبارت دیگر خودرویی که رکوردشکنی کرده همانی نیست که شما از نمایندگی خریداری می‌کنید. شاید با خود فکر کنید این امر باعث می‌شود بوگاتی صلاحیت رکورد یاد شده را نداشته باشد اما این موضوع جدیدی نیست.

حتی مک لارن F1 که چندین دهه رکورددار بوده برای رسیدن به سرعت بالای 386 کیلومتر در ساعت اصلاحاتی داشته است. محدود کننده‌ی دور دنده ششم آن خودرو از 7500 به 8300 دور در دقیقه رسیده بود تا خودرو به سرعت بالا برسد؛ بنابراین اگر شما هم یک مک لارن F1 را بخرید نخواهید توانست به سرعت 386 کیلومتر در ساعت برسید؛ و همانند شیرون، رکورد F1 هم در پیست تست Ehra-Lessien ثبت شده بود پس بروید دنبال یک مکان مناسب برای تست حداکثر سرعت خودروی خود باشید!

ثروتمندان لاف زدن و فخرفروشی را دوست دارند و به همین دلیل همواره سریع‌ترین خودروها بین این دسته از افراد خریدوفروش می‌شود. مشکل این است که وقتی رکورد سرعت از دست یک خودرو گرفته شد آن خودرو همچنان نیازمند حفظ ارزش خود ورای رکورد سرعت خود است. مردم مک لارن F1 را به خاطر تجربه‌ی رانندگی فوق‌العاده دوست دارند و قیمتی که برای آن تعیین می‌شود همین موضوع را نشان می‌دهد.

اما زمانی که خودرویی همچون ویرون و SSC اولتیمیت آئرو از رکوردشکنی کنار می‌رود، ارزش خود را از دست می‌دهد. درست همانند اسمارت فون 5 سال پیش، خودروهایی همچون ویرون با مدل‌هایی جدیدتر و اسپورت تر جایگزین می‌شوند. شاید خریداران معدودی وجود داشته باشند که ثروت کافی برای خرید کونیگ زگ یا هنسی در هر بار رکوردشکنی آن‌ها داشته باشند اما قطعاً این یک هزینه کرد گزاف خواهد بود.

کودکانی که خودروها را دوست دارند معمولاً از پرفورمنس هر سوپرکار یا هایپرکاری که عرضه می‌شود به وجد می‌آیند و این فرقی نمی‌کند که مربوط به شتاب باشد یا حداکثر سرعت یا فاکتورهای دیگر. به خاطر اینکه هیچ‌کدام از این خودروها در دسترس ما قرار ندارند و تعداد معدودی خواهیم توانست آن‌ها را برانیم بنابراین این اعداد و ارقام به عنوان بهترین تخمین برای تشخیص بهترین خودرو بکار می‌روند اما ما کاملاً با این موضوع مخالفیم. بجای تمرکز روی اینکه کدام خودرو سریع‌ترین است، بیایید روی احساس رانندگی خودروها تمرکز کنیم.

مک لارن F1 چیزی بیش از خودروی سریع دهه‌ی 90 میلادی بوده است. این به تجربه سواری مربوط می‌شود که باعث می‌شود F1 همچنان بین دوستداران خودرو محبوب باشد. زمانی که یک خودروی جدید رونمایی می‌شود، صرف‌نظر از قیمت آن بیایید تنها به شتاب و سرعت آن توجه نکنیم و به چگونگی سواری و احساس آن توجه کنیم و شاید این موضوع بهتری برای بحث‌ها و کل‌کل‌ها باشد…