یوحنا حکیمی در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا با اشاره به وضعیت دانشجویانی که در رشته گریم درس میخوانند گفت: من در جواب این سوال واقعا می خواهم گریه کنم. بارها شده دانشجویان از من می پرسند وسایل گران شده است چیکار کنیم؟! من هیچ جوابی ندارم به آنها بدهم. می گویم بچه ها آخرش میخواهید بشوید عبدالله اسکندری یا من. در حال حاضر من با اینهمه تجربه و کار، این مشکلات و گرفتاریها را دارم.
او ادامه داد: در کشورهای خارجی وقتی از بچههای هنری میپرسم مشکلاتتان چیست اصلا نمیدانند مشکل و دغدغه به چی میگویند. اما بچههای ما در ایران با معضل مالی مواجه هستند و از ابتدای کار به آنها میگوئیم هیچ شغلی در تهران برایشان وجود ندارد. چون تهران نه برادوی است و نه هندوستان که 4 هزار فیلم بسازد. ایران یک پایتخت دارد به نام تهران که 5 سالن بیشتر در آن وجود ندارد.
حکیمی تصریح کرد: هیچ استادی حق ندارد خصوصیات تحصیلی، اخلاقی و ذهنی خودش را تزریق دانشجو کند. من باید کتاب یزید، معاویه، نیچه، هگل و... را بگویم اما حق ندارم دانشجو را مجبور کنم فقط کتاب خاصی را بخواند، اتفاقا من به دانشجویانم میگویم بروند کتابها و فیلمهای ممنوع شده را بخوانند و ببینند تا بفهمند چرا اجازه چاپ یا اکران نگرفتند. در بخش موسیقی هم همینطور است. چه چیزی باعث می شود 40 سال تمبک در تلویزیون نشان داده نشود؟ دلیل این کار را نمیفهمم و نمی توانم برای دانشجو توضیح بدهم، در نتیجه سکوت می کنم.
یوحنا حکیمی افزود: مثل این است که درس آرایش مو به من بدهند اما نگذارند به آن دست بزنم یا اینکه در زنان و زایمان تحصیل کنم اما نتوانم به زنان دست بزنم. تمام این مسائل معضلاتی است که دائما با آن دست و پنجه نرم می کنیم و هیچ کس هم نیست راه حلی برای آن پیدا کند.
این طراح چهره درمورد بازار کار رشته گریم در ایران بیان داشت: دانشجویان رشته گریم باید یک شغل دیگری برای خودشان انتخاب کنند چون بدون هیچ تعارفی در ایران شغلی برای آن نیست، این معضل بسیار دردناک است و برای این گفتم میخواهم گریه کنم. چون من از نزدیک زخمها را میبینم. دانشجو به من میگوید پول ندارم وسایل بخرم و اگر از پدرم بخواهم مرا تحقیر میکند که چرا این رشته را انتخاب کردم. من به نوعی در دانشگاه روانشناسی میکنم و پای درد و دل دانشجویان مینشینم. راه حل این موضوع این است که هر شهر مثل تهران سالن داشته باشد تا دانشجوها بتوانند کار کنند و درآمدزایی داشته باشند.
حکیمی ادامه داد: از ما که گذشت اما امیدوارم کار به جایی برسد که این قشر جوان نجات پیدا کند. اگر به جوانان کمک نکنیم جامعهای مریض، افسرده، بیهویت و بدون خانواده خواهیم داشت. اگر قشر جوان نجات پیدا نکند ما به همین زودی ها کشور را از دست می دهیم.