به گزارش برنا ، در این شب، جوانان پای صحبتها و قصههای بزرگسالان مینشینند و از لابهلای داستانها و قصههایی که از زبان این گنجهای زندگی میشنوند، عبرتها و درسهای بیشماری برای خود میاندوزند.
از جمله رسوم بسیار زیبا و پسندیده ایرانی در این شب که در اسلام نیز بسیار به آن سفارش شده، عیادت از سالمندان و بیماران است. ملاقات با خویشاوندان و دوستان و رسیدگی به احوال نیازمندان، به ویژه نیازمندان خویشاوند، از جمله آداب پسندیده و نیکویی است که در پرتو دستورات جامع و کامل اسلام، مردمان شریف ایرانی در شب یلدا و دیگر شبهای طولانی و بلند زمستان به آن اهتمام میورزند.
در سیستان دو چله؛ چله کوچک که اصطلاح قدیمی آن «چله خرد» و چله بزرگ که به «چله کلو» معروف است و این چله کوچک و بزرگ از اول دی ماه آغاز میشود و تا 10بهمن ماه ادامه دارد.
شب اول دی ماه بزرگترین و طولانیترین شب سال و آغاز انقلاب زمستانی در تقویم ایرانی شناخته شده است.
در همین رابطه عبدالحمید خدایاری بیان کرد: شب یلدا با نام «شب چله» در بین اهل سنت سیستان و بلوچستان رایج است و درحالی که ریشه آداب و رسوم این شب بین تمامی اقوام اهل سنت استان یکی است اما تفاوتهای جزئی در برخی مناطق وجود دارد.
مدیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایرانشهر ادامه داد: در فرهنگ بلوچی دو چله داریم که یک چله کوچک است و یک چله بزرگ و چله کوچک از 15 آذر به مدت 40 شبانه روز است و چله بزرگ یا چله پدر از اوایل بهمن شروع می شود و تا 15 اسفند ادامه دارد.
وی افزود: آداب و رسوم شب چله در منطقه سرحد به دلیل دارا بودن مناطق سردسیری و کوهستانی با مناطق جلگه ای و منطقه مکران تفاوتهای جزئی دارد.
خدایاری تصریح کرد: در زمانهای قدیم و قبل از اینکه تکنولوژی امروزی در جامعه پدیدار شود مردم روستاها در شبهای زمستان دور آتش نشسته و به داستانهای بلند بزرگترها گوش می دادند که در زبان محلی به آن «چاک چاکَر» می گفتند.
وی با اشاره به اینکه در گذشته خوردنی های شب چله تولید خود مردم روستاها بود، گفت: روستائیان و کشاورزان در این شب دور آتش جمع می شدند و بیشتر محصولات مزارع خودشان مانند سیب زمینی و حبوبات را مصرف می کردند و چای آتشی می خوردند.
خدایاری ادامه داد: مردم این مناطق در ایام زمستان بیشتر محصولات گرم و حبوباتی مانند نخود، باقلا و لوبیا سبز که در بلوچستان به آن کرو می گویند را با برنج مصرف می کردند و درواقع همه اینها محصولات خودشان بود و کمتر خوراکی از بازار تهیه می شد.
وی با اشاره به غذاهای معروف شب یلدا در بین اقوام بلوچ گفت: یک خوراکی معروفی که در این شب مصرف می شود دانکو است که با مخلوط برنج و کنجد درست می شود و هم اکنون نیز در دورهمی ها مصرف می شود و خوراکی دیگر مخلوط پودر خرما و کنجد است که در زبان محلی به آن پُشک می گویند.
وی افزود: چنگال یکی دیگر از این خوراکی های معروف اهل سنت است که ماده اولیه آن خرما، نان و روغن محلی است که بسیار خوشمزه و مقوی است.
خدایاری با اشاره به اینکه خوراکی های شب یلدا در بلوچستان زیاد است گفت: یکی دیگر از این خوراکی ها که بصورت میان وعده نیز مصرف می شود کورهِل نام دارد که همان باقلا پخته همراه با گندم است و علاوه بر اینها مردم محلی در این شب نوعی آش نیز دارند که به آن سَبزوک می گویند و درواقع آش جوانه گندم است که این جوانه گندم در تابستان خشک می شود و در زمستان و شب چله مصرف می شود.
وی ادامه داد: غذای دیگری نیز به عنوان غذاهای شب چله در بلوچستان وجود داشته به نام دَلَگ که گندم کامل با مخلفات گیاهی و ادویه جوشانده شده بوده و به عنوان آش گندم از آن استفاده می شده است.
وی با اشاره به بازی های این شب نیز بیان کرد: چوک یک بازی با چوب درخت خرماست که آن را به 8 تکه یک اندازه تقسیم می کنند و شرکت کنندگان آن نیز بیشتر از دو نفر است و جزو بازی های سرگرم کننده و پرطرفدار بلوچستان در شب چله می باشد.
خدایاری درپایان با اشاره به اینکه اکنون وضعیت معیشتی مردم تاثیر مستقیمی در شب نشینی های شب یلدا گذاشته و برپایی آیین های این شب در بین اقوام بلوچ کمرنگ شده است، خاطرنشان کرد: امروزه قیمت بالای تنقلات و خوراکی های شب یلدا با توجه به قدرت خرید پایین مردم و همچنین رشد تکنولوژی باعث شده تا کمتر خانواده ها در این شب، دورهمی داشته باشند.
جشن یلدا در سیستان
در شب یلدا در منطقه سیستان رسم بر این است که صاحبخانه، دیوان حافظ را به بزرگتر فامیل که سواد دارد، میدهد، سپس هر یک از میهمانان نیت کرده و بزرگ مجلس، این جمله را میگوید و تفألی به گنجینه حافظ میزند: «ای حافظِ شیرازی/ تو محرم هر رازی/ بر ما نظر اندازی/ قسم به قرآن مجیدی که در سینه داری...» یا هر چیزی شبیه به این رسم یکی از رسوم پرطرفدار شب یلداست و سرگرمی خوبی برای خانوادهها در این شب بلند سال است.
از هندوانههایی که از لابه لای و کاه وخنکای کاهدان تابستان را به زمستان پیوند میدادند تا کشتههای شیرین خوش خور خربزه به نام چَولی و پودر خوشمزه ومقوی شیرینک که از جوشاندن گوشت با تخمه هندوانه به همراه گندم نیم کوب درست میشد در این خوردنی بسیار مقوی معجون به دست آمده درآفتاب خشک وسپس دست آس والک میشد وافزون براینها پودر خوشخور دیگری به نام سَتّو از ترکیب پودر جوی آبدارو بوداده شده با شکرونبات دست آس شده برای این شب تهیه میشد.
خوردنی خوشمزه و زمستانه دیگری که برای این شب آماده میشد، دوشو (دوشاب) نام دارد که از ترکیب خرمای خوب مضافتی به همراه روغن زرد حیوانی که در یک مشک آماده برای این شب رسانده میشد و البته انواع تخمههای شور هندوانه و خربزه و البته انار سیستان که در یک سفره بزرگ در این شب گذاشته میشود .
بجای آجیل های امروزی، گندم بریان به همراه قلیفی، کماچ، تَجگی، طیفی، خرمالندو برسر سفره خودنمایی می کند، حتی تخمه شب های سرد زمستان، تخمه ناب هندوانه سیستانی است.
ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر میشوند و تابش نور ایزدی افزونی مییابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میخواندند و جشن بزرگی برپا میکنند و از این رو به دهمین ماه سال دی (به معنای روز) میگفتند که ماه تولد خورشید بود.