چگونه مرد شیشه‌ای دختر معتاد را کشت؟

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزرای برنا؛ یکی از شب‌های شهریور سال 97 مأموران کلانتری ١٧٩ خلیج‌فارس در جریان قتل دختر جوانی در خانه‌اش قرار گرفتند. در نخستین بررسی‌ها مشخص شد که دختر 36 ساله بر اثر خفگی با طناب به قتل رسیده است. با وجود به‌هم‌ریختگی محل جنایت مشخص بود که قاتل یا قاتلان با داشتن آشنایی قبلی وارد خانه شده‌اند. برادر مقتول که خبر این حادثه را به پلیس اعلام کرده بود، در اظهاراتش به مأموران گفت: «پدرمان 10 سال قبل در تصادف جان باخت و مادرمان نیز مدتی بعد سکته کرد و مرد. زهرا همراه با خواهر بزرگم در خانه پدری زندگی می‌کردند و خانه من نیز چند خیابان با آنها فاصله دارد. حدود ساعت ١٠ شب بود که مریم با من تماس گرفت و گفت که زهرا در خانه را باز نمی‌کند. او گفت که چند ساعت قبل زهرا از وی خواسته خانه را ترک کند، چون میهمان دارد. وقتی به آنجا رسیدم دیدم که مریم منتظر من ایستاده است. با کلید در حیاط را باز کردم و هنگامی که وارد خانه شدم، جسد زهرا را دیدم که در اتاق پذیرایی افتاده بود».

 مأموران در ادامه رسیدگی به این پرونده سراغ دوربین‌های مداربسته نزدیک محل جنایت رفتند. در بازبینی تصاویر دوربین‌ها مشخص شد که در زمان جنایت خواهر مقتول در کوچه با حالتی مضطرب درحال پرسه‌زنی است. در تصاویر مشخص شد که مریم حدود یک ساعت در کوچه معطل بوده و پس از آنکه مرد ناشناسی به او مراجعه می‌کند، از کوچه خارج شده و پس از گذشت نزدیک به ١٥ دقیقه دوباره به داخل کوچه بازمی‌گردد. بنابراین مأموران با دستور بازپرس پرونده مریم را بازداشت کردند. او ابتدا با انکار هرگونه دخالت در قتل خواهرش خودش را بی‌گناه دانست، اما در نهایت لب به اعتراف گشود و به مأموران گفت: «خواهرم معتاد شده بود و مدام مرا اذیت می‌کرد، من هم دیگر تحمل این وضع را نداشتم و از شاپور – متهم - خواستم خواهرم را بکشد. به‌دنبال اعترافات مریم، مأموران سراغ شاپور رفتند و او را دستگیر کردند.

صبح دیروز این متهم در شعبه هفتم دادگاه کیفری به تشریح ماجرا پرداخت و گفت: شهریور سال 97 دختر جوانی که از همسایه‌های قدیمی ما بود به سراغ من آمد و در حالی که از خواهر معتادش بشدت ناراحت بود از من خواست خواهرش را بکشم.

او به من گفت پدر و مادرشان چند سال قبل مرده‌اند و حالا او با خواهرش در خانه قدیمی پدری زندگی می‌کند. اما خواهرش معتاد شده و نه تنها حقوق پدرشان را صرف هزینه اعتیاد می‌کند بلکه مدام هم از او پول می‌خواهد و همیشه با هم درگیری دارند. این دختر به من گفت اگر خواهرش را بکشم 5میلیون تومان به من می‌دهد.

متهم در ادامه به قضات گفت: من که خودم اعتیاد شدیدی به شیشه داشتم و کارتن خواب بودم به خاطر پول قبول کردم. قرار شد روز حادثه او طنابی بخرد و بعد از خانه بیرون برود و در را برای من باز بگذارد. دقایقی بعد من وارد خانه اشان شدم خواهرش در اتاقکی سرگرم مصرف مواد مخدر بود. به سراغش رفتم و با همان طناب او را کشتم بعد هم گوشی تلفن همراهش را سرقت کردم و از خانه بیرون رفتم. البته گوشی را به خاطر صحنه‌سازی سرقت کردم تا پلیس فکر کند که یک دزد این دختر را کشته است و گوشی را به خواهرش تحویل دادم. او هم 3میلیون تومان به من داد و گفت بقیه پول را بعداً می‌دهم اما دیگر پولی به من نداد. تا اینکه دستگیر شدم.

در ادامه جلسه دادگاه خواهر مقتول که به اتهام معاونت در قتل بازداشت بود پای میز محاکمه ایستاد و در حالی که منکر همدستی با متهم بود گفت: من از قتل خبر نداشتم او به قصد سرقت وارد خانه ما شده و خواهرم را کشته است.  پس از اظهارات متهم و دختر جوان برادر مقتول که به‌عنوان ولی دم این پرونده در دادگاه حاضر شده بود گفت: من برای قاتل قصاص می‌خواهم با اینکه وضع مالی خوبی ندارم اما حاضرم هر طور شده پول تفاضل دیه را فراهم کنم تا این مرد معتاد اعدام شود.او باعث شده آبروی چندین و چند ساله خانواده‌ام در محل برود و انگشت نمای همسایه‌ها شویم.

بدین ترتیب قضات در پایان جلسه برای صدور حکم وارد شور شدند.