ابوالحسن داوودی کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: در یک سالی که گذشت مثل خیلی از دوستان و همکاران کاملاً از فضای کاری فاصله گرفتم و اتفاقات را خیلی پیگیری نمیکردم اما از فضای کلی سینما و اتفاقاتی که برای آن رخ داده، میتوان به این نتیجه رسید که سینمای ایران نیازمند یک تغییر کلی است و این تغییر که برای زنده نگاه داشتن سینما است به یک شهامت و شجاعت در مدیریت آن نیاز دارد.
داوودی تصریح کرد: متأسفانه این شهامت که از فرصت ایجاد شده برای تغییر در جریانها و روابط استفاده شود در بین مدیران سینمایی وجود ندارد، شرایطی که امروز در جریان تولید، توزیع و نمایش حاکم است باید تغییری اساسی داشته باشد، باید به اصناف برای بهروز شدن کمک شود تا سینمای ایران به تبعیت از آن بهروز و پویا باشد اما متأسفانه هیچ اتفاقی رخ نداده چرا که هیچ فکر، اندیشه و ارادهای برای این کار و از همه مهمتر برای ارزیابی شرایط جدید وجود ندارد.
این کارگردان درباره تجربه اکران آنلاین در سال 1399 گفت: متأسفانه همه مسائل ما به شکلی زنجیروار به هم مرتبط است و مشکلی که در اکران آنلاین وجود دارد هم ناشی از مسائل و معضلاتی است که سالها گرفتارش بودیم. در کشور ما حق تألیف و کپی رایت به رسمیت شناخته نمیشود و همه آنچه که به عنوان قانون کپی رایت در کشور ما مطرح میشود کمترین کارکردی در برابر سرقت آثار هنری ندارد. طبیعتاً در این شرایط ما از حق تألیف فیلمهایمان در خارج از کشور هم نمیتوانیم دفاع کنیم و عدم وجود این قانون باعث میشود اکران آنلاین نتواند برای ما نتیجه چندان مثبتی داشته باشد.
او افزود: سالهای قبل که فیلمها در قالب نوارهای سلولوید بارگذاری میشدند امکان سرقت آثار بسیار کم بود و بعدها که با پیشرفت تکنولوژی فیلمها به صورت دیجیتال در دسترس قرار گرفتند با کدگذاری سعی شد که جلوی سرقت آثار گرفته شود. امروز ما به بهروز شدن شرایط حفظ امنیت حق تألیف فیلمها نیاز داریم و با تجربه اکران آنلاین باید قانونی تعریف شود که احترام و اعتباری جهانی داشته باشد و تنها در این صورت است که حقوق صاحبان آثار حفظ میشود؛ قطعاً تا زمانی که تکلیف ما با جهان مشخص نشود و به این احترام در سطح جهانی نرسیم با هر مدیریتی این مشکلات کم و بیش در سینمای ما وجود خواهد داشت و راههایی که مطرح میشوند تنها تسکینهای موقتی هستند که کارکرد چندانی ندارند.
این کارگردان در ادامه اظهاراتش گفت: رسیدن به قانون کپی رایت بسیار ساده است و مسئله چندان پیچیدهای نیست. تنها لازم است حکومت کشور که سرنوشت همه افراد و آحاد مردم تحت تأثیر نگرشهای آن قرار دارد حق تألیف آثار سینمایی را به عنوان سرمایه مسلم هنرمندان به رسمیت بشناسد و در این زمینه با جدیت کار کند. این اتفاق تنها از سوی سیستم حاکم رخ میدهد و در این بین اصناف و هنرمندان تنها میتوانند در کنار حاکمیت باشند و به آن در رسیدن به این مسئله مهم کمک کنند. تلاش اصناف، افراد و کمپانیها و رایزنی آنها به تنهایی نمیتواند نتیجهبخش باشد. به طور قطع اولین قدم برای موفقیت اکران آنلاین به رسمیت شناختن قانون کپی رایت است و تنها از این طریق است که میتوان به نتیجهای مطلوب در این مورد رسید.
کارگردان فیلم سینمایی «هزارپا» درباره برگزاری سیونهمین جشنواره فیلم فجر اظهار داشت: متأسفانه برخی از هنرمندان که در جشنواره حضور داشتند به کرونا مبتلا شدند و به نظرم برگزاری این دوره از جشنواره در سال 1399 اشتباه بزرگی بود. جشنواره فیلم فجر پس از برگزاری نزدیک به چهل دوره توانسته بود به نوعی یک پل ارتباطی مناسب و یک آشتی فرهنگی بین مردم، حکومت و دولت از طریق فیلمسازان و هنرمندان سینما باشد و متأسفانه امسال جشنواره کاملاً چهرهای دولتی و حکومتی داشت و وجههای که در این سالها به دست آورده بود را کاملاً از دست داد. متأسفانه این رویداد، امسال به یک جشنواره فرمایشی تبدیل شد که تأثیرش را هم در برخوردهایی که با آن صورت گرفت دیدیم. قطعاً این اتفاق هیچ ربطی به فیلمهای حاضر در جشنواره ندارد و سیاست برگزارکنندگان جشنواره است که به آن لطمه زده و این آسیب را میتوان آنقدر جدی دید که آن را متوجه سیوهشت دوره قبلی دانست، به طوری که میتوان گفت جشنواره سیونهم آسیبی جدی به کلیت جشنواره فیلم فجر وارد کرد.
داوودی تصریح کرد: سالهای سال است که با این شکل مدیریت که امروز شاهدش هستیم، برخورد داشتم و هر گاه که تلاشی برای اصلاح آن داشتیم به ناامیدی رسیدیم. بودجههایی برای برگزاری رویدادهای فرهنگی تعریف شده است که هدف از برگزاری جشنوارهها گویا فقط مصرف کردن همین بودجهها است. در این بین تنها گروهی میآیند به مدتی محدود این بودجهها را در اختیار میگیرند و سعی میکنند این بودجهها را بدون برنامهریزی درست هزینه کنند و به همین دلیل بعد از برگزاری مشخص نیست این اتفاقات چه حاصلی برای سینمای ایران و به طور کل برای فرهنگ کشور داشتهاند. متأسفانه مسئولان ما هیچ فکری برای آشتی دادن نظام با مردم ندارند و اصلاً فکر نمیکنند که فلسفه و دلیل تعریف این بودجهها و جشنوارهها چیست و به شخصه هر بار که به اصلاح این تفکر فکر کردهام با ناامیدی روبرو شدهام.
این کارگردان درباره توقیف فیلمهای سینمایی و همچنین وضعیت سینمای ایران در بحث ممیزی و سانسور گفت: وقتی دید جریان حاکم که در بخش دولتی وجود دارد یک نظارت سختگیرانه و غلط است به سینما به عنوان یک عنصر نامطلوب نگاه میشود که باید با آن برخورد کنند. ما هیچگاه هیچ قاعده مشخصی در نظام سینماییمان نداشتیم که فیلمساز و سایر دست اندر کاران آثار سینمایی بدانند باید بر اساس چه قاعده و قانونی محصولشان را ارائه دهند و برای آن برنامهریزی کنند.
او در پایان تأکید کرد: همه کسانی که در سینمای ایران به تولید فیلم مشغول هستند در یک فضای گنگ فعالیت میکنند که خط قرمزهایی را به صورت کلی میشناسند و با شانس و اقبال و ترس همیشگی از توقیف و سانسور فیلم میسازند. همیشه آنچه که به عنوان خط قرمزها در سینمای ایران تعریف شدهاند نشأت گرفته از سلیقه و دید مدیران بوده که گاه با خط قرمزهای قبلی هم در تضاد قرار میگرفتند و هیچکس هم پاسخگوی این تضاد عجیب و غریب نبوده است. ما هر بار که برای قاعدهمند شدن این مسئله تلاش کردیم مثل کاراکتر «افسانه سیزیف» آلبر کامو بودیم و بیهوده تلاش کردیم تخته سنگی را تا بالای یک قله بغلتانیم و با بازگشت دوباره سنگ به پایین قله کارمان بی حاصل شد.