مرجانه گلچین بازیگر سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: در حال حاضر مشغول بازی در سریال «بوتیمار» هستم. «بوتیمار» روایتگر قصه دغدغهها و دلواپسیها است. فلسفه نام بوتیمار که یک پرنده است هم به قصه سریال مربوط است، پرندهای که از ترس تمام شدن آب چشمه یا هر جای دیگر، آب نمیخورد و از تشنگی میمیرد و در واقع دچار مرگ ناکامی میشود.
گلچین در ادامه خاطرنشان کرد: «بوتیمار» روایتگر قصه آدمهایی است که دلواپس هستند و خیلی جاها این دلواپسیها به حق است. اینکه ما چه آیندهای خواهیم داشت و چه چیزی در آینده در انتظار ما است و چه اتفاقی قرار است برای ما رخ دهد. «بوتیمار» قصه عجیب و غریبی ندارد و ماجرایش را در زندگی روزمرهمان هم میبینیم؛ آدمهایی که با مشکلات بسیاری دست به گریبان هستند و روزگار میگذرانند. من نقش مادر خانواده را دارم، سه فرزند دارم که طبیعتاً دغدغه فردای آنها و مسائلی از این دست را در این سریال میبینیم.
او افزود: قصه این سریال در دوران کرونا میگذرد و تجربه این کار برای من خیلی عجیب بود چرا که کار را سختتر شده بود. به عنوان مثال در یک پلان ما با ماسک هستیم و بعد در پایان پلان باید ماسک را برداریم و این برداشتن ماسک گریم را ممکن بود بهم بزند و ما ملاحظاتی اینچنین را باید در بازیمان در نظر میگرفتیم و از طرفی بازی با ماسک به شکلی که باید دیالوگ میگفتیم کار را سخت کرده بود.
این بازیگر در ادامه اظهار داشت: شاید در واقع نتوانیم اتفاقاتی که روزمره شاهدش هستیم را در خود اثر رعایت کنیم اما تا جایی که هم قصه پیش برود و اشکالی در روند قصه پیش نیاید ما سعی کردیم نکات ریزی که مربوط به همین موضوع کرونا میشود را در قصهمان رعایت کنیم. مثلاً کسی که در خانوادهها خیلی به رعایت پروتکلهای بهداشتی پایبند است همین مادران هستند، من در نقش یک مادر چنین رفتاری دارم و مدام به فرزندانم گوشزد میکنم که ماسک بزنند و در واقع این جنبه رعایتی را به نوعی روی دوش مادر انداختهاند که من آن را بازی میکنم.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «بزنگاه» خاطرنشان کرد: شاید در برخورد با شرایط کرونا در اجتماع بتوانیم موضوع «بوتیمار» را تازه بدانیم اما در برخورد با ماجراهای روز جامعه این سریال قصه تازهای ندارد. به طور کل ما در کل دنیا سوژههای اندکی برای پرداختن به آن در سینما و تلویزیون داریم و در واقع نگاههای متفاوت و نوع نگاه است که اثر را متفاوت میکند. قصه «بوتیمار» قصه دغدغهمندی آدمها به مسائل روزشان است که شاید قصه جدیدی نباشد اما به این موضوع از دیدگاه جدیدی با توجه به شرایط جدید به وجود آمده نگاه شده است.
گلچین در ادامه درباره کمکاریاش در سالهای اخیر گفت: خیلی از کارها دیگر به دلم نمینشینند. ملاک اصلی من برای انتخاب حضور در یک اثر متن خوب آن است. خیلی از این آثار که به من پیشنهاد میشود و فیلمنامه را میخوانم تنها در حد دو سه صفحه ورق زدن است و بعد فیلمنامه را کنار میگذارم. من 40 سال است که تجربه کار دارم و فکر میکنم بتوانم تشخیص دهم که کدام اثر کیفیت لازم را دارد. البته باید بگویم که خیلی وقتها انتخابی که میکنم انتخاب صد در صد من نیست اما از آنجا که با توجه به شرایط ممکن است هیچوقت به ایدهآلهایم نرسم به چیزی خودم را دلخوش میکنم که حداقل شناخت بیشتری نسبت به گروه تولید دارم، میدانم قبلاً بازخوردهای خوبی را شاهد بودم و اینگونه است که تصمیم میگیرم در یک اثر حضور داشته باشم.
این بازیگر در ادامه درباره عدم حضورش در آثاری غیر از آثار طنز پس از تجربه موفق سریال «نفس گرم» گفت: چند سریال با فضایی جدی که شخصیت محور هم بودند و روایت قصه مثل «نفس گرم» روی دوش شخصیت اصلی بود پیشنهاد شد اما برخی از این آثار دوران تصویربرداری طولانی مدتی داشتند که من پیشنهادات را به دلیل وضعیتی که دارم و باید از مادرم مراقبت کنم نمیتوانستم بپذیرم و البته اکثر آثار هم، آثاری بودند که به نظرم متنهای خوبی نداشتند و نمیتوانستم نقشها را بپذیرم. البته که به شدت از نقشهای جدی استقبال میکنم و بسیار مشتاقم که پس از «بوتیمار» یک اثر جدی بازی کنم.
او افزود: در حال حاضر چند پیشنهاد برای بازی در یک نقش جدی دارم اما متأسفانه باز هم مشکل همیشگی را شاهد هستم که میگویند 5 قسمت را بخوانید و تصمیم بگیرید و بعد در حین کار فیلمنامه نوشته میشود. این شکل کار در نگارش فیلمنامه پدیده جدیدی است که در تلویزیون ما دیده میشود و به شدت آسیبزننده است. فیلمنامه باید به طور کامل نوشته شود و کل گروه بدانند که با چه اثری روبرو هستند.
گلچین تصریح کرد: دورهای که فیلمنامهها اینگونه نوشته نمیشدند بیش از هر زمان دیگری آثاری فاخر میدیدیم و سریالهایی چون «هزاردستان»، «سربداران»، «سلطان و شبان» و... ساخته میشد. وقتی فیلمنامه هنوز آماده نیست و گروه وارد مرحله تولید میشود فیلمنامهنویس باید شرایط تولید و بودجه را هم در نظر داشته باشد و نمیتوان انتظار داشت که در این شرایط کیفیت اثر کاهش پیدا نکند. این معضل ارتباطی با معضلات اقتصادی و کرونا ندارد، چندین سال است که چنین شرایطی را شاهد هستیم ولی میتوان پذیرفت که در دوران کرونا و مشکلات اقتصادی فراوان وضعیت بدتر شد.
این بازیگر در ادامه افزود: این مشکل در شبکه نمایش خانگی هم وجود دارد، وقتی سریال «شاهگوش» را بازی میکردم هم شاهد نگارش فیلمنامه در حین مراحل تولید بودم. اگر در این رسانه کیفیت بهتری را شاهد هستیم مربوط به خط قرمزهای کمتر این رسانه میشود؛ در تلویزیون به دلیل خط قرمزهایی که وجود دارد نمیتوان سراغ بسیاری از سوژههای نابی که در جامعه وجود دارد، رفت ولی شبکه نمایش خانگی این محدودیت را ندارد و به راحتی به سراغ سوژههای مختلف میرود. اگر تلویزیون خط قرمزهایش را کنار بگذارد قطعاً تنوع تولیدات و کیفیت بهتر را شاهد خواهیم بود و در نتیجه مخاطبان بیشتری برنامهها و سریالهای تلویزیون را میبینند.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «خوشنشینها» در پایان اظهار داشت: من هنوز نتوانستم دلیل این شکل فیلمنامه نوشتن و کار کردن را نفهمیدهام و نمیدانم چه اصراری است که با فیلمنامه ناقص تولید آغاز شود. اگر به روند سالم گذشته برسیم قطعاً اتفاق بهتری شاهد خواهیم بود و کیفیت آثار بیشتر میشود؛ در این شرایط بازیگر تکلیفش روشن است، کارگردان میداند که چه اثری قرار است تولید شود، همه گروه برای مسائل مختلفی که در فیلمنامه مطرح شده آمادگی دارد اما در شرایط حاضر گروه بلاتکلیف است و نویسنده هم با محدودیتهایی که در تولید وجود دارد خود را محدود میکند.