میکائیل شهرستانی بازیگر نمایشهای «مرگ فروشنده»، «پدر»، «سحوری»، «شاعر»، «مکبث» و... در پاسخ به این پرسش که آیا سرمایهگذارها در تئاتر برنده میشوند یا خیر به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا گفت: اگر منظورتان از «بَرنده» اینست که چند برابر سرمایهای را که در نمایش مورد نظرش هزینه کرده، برداشت میکند، عرض میکنم باید کار بسیار خاص باشد. به نوعی که حتی از حمایت و مدیریت تئاتر و رسانهها بهرهمند باشد و در مکانهایی مانند هتلها و... که اصولاً برای تئاتر نیست آن نمایش اجرا شود. یا کسانی را به کار بگیرد که چهرهاند(حتی بیسواد و بنجل) و مردم حاضرند برای یک سلفی با ایشان به سر و کلهی هم بزنند، هزینه کنند و چهارصد یا پانصد هزارتومان هم بپردازند.
او ادامه داد: باید قبول کنیم با اتفاقاتی که طی دو دههی اخیر با سیاستگذاریهای غیر فرهنگی متولیان تئاتر رخ داده و پاندمیهای متعدد که پیداست با سوء مدیریت تمامی هم ندارد و فقر فرهنگی و سرانهی ناچیز کتابخوانی، (در ژاپن برای خرید یک اثر جدید کیلومترها صف بسته میشود ولی در سرزمین مادری میبینیم با تعداد بسیار محدود ۳۰۰ جلد یک اثر پروندهاش بسته میشود چون خواننده ندارد و همان صفها برای مرغ فیریز شده و تخم مرغ و برنج و نان است) تنگی معیشت، و عوامل بیشمار دیگر از جمله کمسوادی در میان تولیدکنندگان فرهنگی و... همگی دست به دست هم داده تا یک نمایش هزینههای خودش را هم به زور درآورد.
شهرستانی عنوان کرد: سال گذشته من به کمک شاگردانم سه اثر تولید کردم و مجبور شدم در سالنی که به همهچیز شباهت داشت جز تئاتر، نمایشهایم را به صحنه ببرم. حاصل کار این شد که مدیریت تئاتر با کلی منّت تنها ۱۰ میلیون تومان کمک هزینه به ما پرداخت کرد که ۴۰٪ آن هم به صاحب تماشاخانه تعلق داشت. یعنی سه نمایش که مجموعاً ۱۸۰ دقیقه تولید فرهنگی بود و بیش از یک سال و نیم وقت و عمر من را گرفت تنها لایق این بود که شش میلیون تومان به بنده تعلق بگیرد.... شاعر میفرماید:
به سراغ ما (تئاتر) میآیید،
نرم و آهسته بیایید و توقع نکنید....
کارگردان نمایش «آگوست در اوسیج کانتی» توضیح داد: همواره تئاتر «جدی، اصیل و عمیق» که با وسواس انتخاب شده، برایش هزینههای معنوی فراوانی اعم از عمرِ عوامل، مطالعات جدی و وسیع انجام شده و مهمتر نگاه اغلب سنجیدهای که برای گزینش و به صحنه بردن آن نمایشها وجود دارد معمولا یا در محاق ممیزی گرفتار میشوند و یا با تنگدستی گروه، فقیرانه روی صحنه میروند که شاید در قیاس با تئاترهای پر زرق و برق که پیشتر عرض کردم در چه مکانهایی به صحنه میروند شانسی نداشته باشند.
او ادامه داد: کسی که به سراغ تئاتر میآید مثل سایر عوامل تولیدکنندهی آن باید در وجودش نوعی جنون آفرینندگی، خلاق و دغدغهی فرهنگی باشد و فکر سود و زیان را کنار بگذارد، که البته با اینتورم غول آسای اقتصادی که روز به روز بیشتر هم میشود و تنگناهای مالی فراوانی که مردم با آن دست به گریبانند توقعی بیجا محسوب میشود.
میکائیل شهرستانی درخصوص چگونگی باز کردن پای سرمایهگذارها به تئاتر گفت: باید دست از فشار و آزردن هنرمند بردارند. از تئاتر نترسند. در هیچ کجای این عالم خاکی تئاتر نتوانسته جنبشی راه بیاندازد. از تئاتر وحشت نداشته باشند و از آن حمایت مادی اگر نمیکنند(که نکردند ونمیکنند) حمایت معنوی کنند. پر و بال بدهند و دست هنرمند را باز بگذارند. تا افرادی که دغدغه هنر دارند جرات کنند پا پیش بگذارند و سرمایهشان را به تئاتر پویا، زنده و قدرتمند بیاورند.
او درباره برگزاری جشنوارههای مختلف برای تئاتر عنوان کرد: همانطور که در مصاحبههای متعددم بارها گفتهام همچنان معتقدم نباید هزینههای بیهوده داشته باشیم و با برگزاری جشنوارههای بی اثر و بیثمر بودجهی تئاتر که مدام هم کم و کمتر میشود را هدر دهیم.
میکائیل شهرستانی در خصوص فعالیت این روزهایش توضیح داد: نمایش «باغ آلبالو» اثر آنتون چخوف را ۶ مهر ماه در تماشاخانهی دا(مهرگان سابق) روی صحنه میبرم و در کنار آن مشاوره کارگردان در نمایش دیگری به نام «چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد» اثر ادوارد آلبی به کارگردانی شیرین فرخندهنژاد را در همان سالن پیش از نمایش «باغ آلبالو» خواهم داشت.
خبرنگار: تبسم کشاورز
انتهای پیام/