به گزارش عصر اقتصاد– خوشبختانه سن بازنشستگی با ۴۲.۵ سال که روز اول جزئیات طرح مطرح شد، به ۳۵ سال کم شد و بر اساس همین منطق دیالوگ مدیری، اکنون تا حدودی مشکل حل شده و باز جای شکر دارد!
اکنون سقف پرداخت حقوق بازنشستگی حدود ۳۷ میلیون تومان است ولی برخی مدیران بانک مرکزی و وزرای بازنشسته داریم که بیش از ۱۰۰ میلیون تومان ماهانه حقوق بازنشستگی می گیرند و خدمات درمانی آنها نیز قابل قیاس با خدمات صندوق تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی
با این حال وضعیت بازنشستگان و صندوق هایی که قرار نیست تغییری در مسیر بهبود شرایط خود مشاهده کنید همچنان بر قوت خود باقی است.
البته جای تعجب هم ندارد زیرا صندوق بازنشستگی بسیاری از وزرا و مسئولان با صندوق های بازنشستگی کارمندان و مردم عادی متفاوت است و به رغم این که اکنون سقف پرداخت حقوق بازنشستگی حدود ۳۷ میلیون تومان است ولی برخی مدیران بانک مرکزی و وزرای بازنشسته داریم که بیش از ۱۰۰ میلیون تومان ماهانه حقوق بازنشستگی می گیرند و خدمات درمانی آنها نیز قابل قیاس با خدمات صندوق تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی که بیش از ۸۰ درصد بازنشسته ها را در برمی گیرد، نیست!
اصغر غفوری یک شاغل با ۲۸ سال سابقه میگوید: دولت به جای اینکه فکری برای رفع تحریم ها و مشکلات صندوق ها بکند و رشد سود شرکتهای زیر مجموعه صندوقهای بازنشستگی را تضمین کند، خواهان افزایش سن بازنشستگی است مجلس به جای اینکه جلوی دخالتهای سیاسی مخرب و ضد توسعه در شرکتها را بگیرد سن بازنشستگی را افزایش میدهد.
وی می افزاید: داستان افزایش سن بازنشستگی و ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی داستان مدیران نالایقی است که هر کار خواسته اند، با این صندوق ها کرده اند و اکنون باید کارگران و کارمندان با کار بیشتر این کوتاهی ها و خطاها را جبرانش میکند!
سعید شوقی کارمند می گوید: ما دهه شصتی ها کلا با مشکل زاده و عجین شدیم.
وی می گوید از دوران بچگی از کمبود شیر خشک و مدرسه و دانشگاه تا مشکل اشتغال همیشه با ما بوده و الان که دلمان خوش بود لااقل در ایام بازنشستگی راحت خواهیم شد اما انگار که ما به جای «بازنشسته» «بازشکسته» خواهیم بود.
وی می گوید: به جای این که صندوق ها از بازنشسته و ما حمایت کنند بازنشسته ها و ما باید از صندوق و دولت حمایت کنیم؟
چرا باید هم دیرتر بازنشسته شویم و هم مالیات بر دریافتی مستمری وضع شود؟
مشکلات صندوق ها «ناکارآمدی مدیریتی»، «تحمیل شرکت های زیانده به صندوق ها»، «اعمال نفوذ برای سرکار آوردن آقازاده ها و داماد زاده ها»، «تبدیل صندوق ها به حیات خلوت دولتی ها» «قلک شدن صندوق ها برای دولت» بودند
به گزارش عصر اقتصاد در سالهای گذشته مرتب از اوضاع وخیم صندوق های بازنشستگی به زبان آماری و غیرآماری هشدار داده شده است و خلاصه گزارشات نیز بر این کلید واژه ها تاکید داشته است: «ناکارآمدی مدیریتی»، «تحمیل شرکت های زیانده به صندوق ها»، «اعمال نفوذ برای سرکار آوردن آقازاده ها و داماد زاده ها»، «تبدیل صندوق ها به حیات خلوت دولتی ها» «قلک شدن صندوق ها برای دولت» و… از این رو در لایحه برنامه هفتم و برای نجات صندوق ها مجلس با استفاده از پیشنهاد دولت دست به کار شده است. اما آنچه در خلال راهکار و تایید مجلس می بینیم، نه برخورد با مدیران خاطی و بهبود عملکرد صندوق ها که افزایش سن بازنشستگی است!
این تصمیم مورد نقد های تند و زیادی از سوی کارشناسان و مردم قرار گرفت که بخشی از آنها که قابل چاپ است را مرور می کنیم:
داود سوری اقتصاددان در پیامی روی شبکه اجتماعی ایکس خود طرح مصوب مجلس برای بازنشستگان در لایحه برنامه هفتم را چنین توصیف کرد: «هزینه تامین اجتماعی و بازنشستگی به طور رسمی به مالیات تبدیل شد.»
پیمان مولوی اقتصاددان نیز در این باره در صفحه ایکس خود نوشت: «صندوقهای بازنشستگی بد عمل کردند و آدم متخصص بالای سر آن نیست، چاره چیست؟ مشکلی نیست سن بازنشستگی را بالا ببریم
مشکل بنزین داریم، ماشینهای تولید داخل و وارداتی قدیمی تا ۵ برابر بنزین بیشتر مصرف دارند؛ چاره مشکلی نیست! قیمت بنزین را بالا ببرید.
پدرام سلطانی عضو اتاق بازرگانی و منتقد نیز در صفحه خود نوشت: سن بازنشستگی در تراز اروپا، حقوق بازنشستگی در تراز بیافرا ( منظور بخشی از نیجریه است که زمانی کشور بود)
رضا کاشف از مدیران سابق سازمان تامین اجتماعی و فعال فضای مجازی در این باره نیز میگوید: طبق لایحه جدید دولت از مستمری بازنشستگان هم مالیات گرفته میشود. یا کسورات حق بیمه باید به سقف معافیت مالیاتی اضافه شود و از مستمری مالیات بگیرند یا مانند الان کسورات بیمه از اولین، درآمد کسر و مستمری بازنشستگی معاف از مالیات است.
وی میگوید اصلاح نظام بازنشستگی ایران یک پروژه و منحصر به یک دولت، وزارتخانه وصندوق خاص نیست بلکه یک بسته سیاستی-حاکمیتی است که نیاز به اصلاح قوانین ساختارها مقررات و آیین نامهها و زیرساختها در یک دوره ۵ تا ۱۵ ساله دارد سالمندی جامعه در کمین است و تأخیر باعث هزینههای هنگفت است.
جای خالی طرحهای پسانداز خصوصی و بازنشستگی مکمل در نظام تامین اجتماعی به شدت خالی است مجوز قانونی آن در برنامههای پنجم ششم احکام دائمی برنامههای توسعه سیاستهای کلی تامین اجتماعی آمده و اگر اجرایی شود چه بسا مأمن مناسبی برای سرمایههای خرد و حتی افزایش پس انداز ملی میشود.
حامد قدوسی اقتصاددان مقیم آمریکا در این باره در رشته توییتی می نویسد: حسن بزرگ صندوق های بازنشستگی خصوصی در آمریکا این است که که پس انداز افراد از گزند بوروکرات های دولتی و دست اندازی های سیاسی دور می ماند. ولی دقت کنیم که صندوق های بازنشستگی خصوصی جایگزین کامل نظام تامین اجتماعی نیستند.
کامران ندری اقتصاددان که مطلب وی با تیتر: «به جای بیمه، طلا بخرید!»حسابی در فضای تلگرام به شدت دست به دست شد؛ نوشت: اگر یک فرد که بیمهی خود را شخصا پرداخت میکند؛ به جای سپردن این پول به دولت، ماهانه یک گرم طلا خریداری کند، در پایان بازنشستگی خود ۳۶۰ الی ۴۰۰ گرم طلا در اختیار دارد که به پول امروز ۱ میلیارد تومان محاسبه میشود؛ بازنشستگی که دولت به فرد میدهد نهایتا ۱۰ میلیون تومان است،اما سود بانکی حاصل از پرداخت بیمه ۲۳ تا ۲۵ میلیون تومان میشود؛ به نظر شما دیگر انگیزهای برای افراد جهت پرداخت بیمه میماند؟
یک کارشناس دیگر نیز با فرض نرخ سود ۲۵ درصد بانکی و پرداختی حدود ۴ میلیون ۸۶۰ هزار تومان ( برای حقوق ماهانه ۱۸ میلیون تومان) سرمایه گذاری کسورات در بانک بدون افزایش حقوق را محاسبه کرده و نوشته سود سپرده گذاری مبلغ نهایی در پایان ۳۰ سال بیش از ۵۲ میلیون تومان ماهانه است و می گوید: عملکرد صندوق های بازنشستگی افتضاح است!
آنچه بازنشستگان و شاغلان را آزار می دهد رفتن به سراغ دم دستی ترین راه کار و البته بی توجهی به بهبود شرایط صندوق ها و در واقع به تعویق انداختن بحران و ادامه مسیر گذشته است
مشکل از زمانی آغاز شد که دولت با کسری بودجه در دولت موسوم به اصلاحات مواجه شد و نگاه به صندوق ها تغییر کرد و استقراض از آنها و سپس پس دادن بدهی ها که هم با تورم تعدیل شده بود و هم با واگذاری شرکت های بی کیفیت عملا زنگ خطر به صدا درآمد. ابر چالش صندوق ها اما در ادامه با بی توجهی به پنجره جمعیتی و عملکرد نادرست دوران ریاست احمدی نژاد در سراشیبی تند تری افتاد، آنجایی که نه تنها به پیش بینی ها و آمارهای اتی صندوق ها توجهی نشد، بلکه با واگذاری های بی مورد و تصمیماتی چون طرح های بازنشستگی پیش از موعد به ویژه در صندوق های نیروهای مسلح، صندوق بازنشستگی کارکنان دولت و حتی تامین اجتماعی ، افراد زیادی در سنین زیر ۴۵ سال بازنشسته شدند.
و هر جایی که به گفته علی سرزعیم معاون سابق اقتصادی وزارت رفاه کارخانه ای بسته و یا تعطیل می شد، تحت تاثیر شورای تامین استان، افراد مشمول قانون سخت و زیان آور می شدند و مستمری آنها برقرار می شد!
اکنون به مرحله ای رسیده ایم که حدود ۱۵ درصد از بودجه کشور یعنی حدود ۳۳۰ هزار میلیارد تومان برای پرداخت حقوق بازنشستگان اختصاص داده می شود و این روند در سالهای آتی بسیار فراتر از حد انتظار و بیش از دو برابر خواهد شد زیرا پنجره جمعیتی دهه ۶۰ که زمانی با مشکل مهد کودک، زمانی مدرسه، زمان دیگری دانشگاه و شغل مواجه بوده اکنون با همان شدت وارد صندوق ها خواهد شد.
بدیهی است افزایش سن بازنشستگی تا حدودی منطقی و درست اما این کار باید همراه با اصلاح ساختار صندوق های بازنشستگی، اصلاح بهبود خدمات صندوق ها در حوزه های درمان و تامین نیازهای بازنشستگان در دوره پس از کار باشد.
آنچه بازنشستگان و شاغلان را آزار می دهد رفتن به سراغ دم دستی ترین راه کار و البته بی توجهی به بهبود شرایط صندوق ها و در واقع به تعویق انداختن بحران و ادامه مسیر گذشته است.
همان طور که اشاره شد اکنون وضع صندوق ها بحرانی است و البته سن امید به زندگی هم افزایش یافته اما آیا قیاس ایران با سایر کشورها در مورد سن کم بازنشستگی صحیح است؟
صرف نظر از میانگین سنی بازنشستگان به ویژه در دو صندوق بازنشستگی لشکری (۴۲ سال) و تامین اجتماعی (۵۵سال) که حاصل تصمیمات غلط دولت های قبلی به ویژه دولت احمدی نژاد بوده اما اگر سن بازنشستگی تا ۶۵ سال افزایش یابد عملا با توجه به سن امید به زندگی در ایران برای زنان حدود ۷۴.۸ سال و برای مردان حدود ۷۲٫۱ است؛ ایرانیان پس از بازنشستگی به طور متوسط حدود ۱۰.۸ عمر خواهند کرد که در هیچ نقطه ای از قاره اروپا چنین نیست ولذا از کمترین سالهای بازنشستگی بهرهمند خواهند شد!
همان طور که در جداول یک و دو نیز مشاهده می کنید در سال ۲۰۲۲ هند، چین، کره جنوبی، اندونزی، عربستان ، ترکیه که بیش از نیمی از مردم جهان را تشکیل می دهند سن بازنشستگی ۶۰ سال است و جالب تر آن که در کشورهای غربی که سن بازنشستگی آنها بیش از ۶۲ تا ۶۷ سال است عملا امید به زندگی به مراتب بیشتر از کشور ما است.
مطابق جدول ۲ متوسط سن پس از بازنشستگی در ایرلند ۱۶.۱ در پرتغال ۱۵.۸، اسپانیا ۱۸.۴،فرانسه ۲۰.۷،انگلیش ۱۸.۹، سوئیس ۱۸.۸ ، ایتالیا ۱۶.۵، سوئد ۱۷.۹ سال است.