نتیجه شیرین نمکزدایی برای کشورهای حاشیه خلیج فارس
رشد جمعیت، توسعه سریع اقتصادی، کمبود شدید منابع آب شیرین و تنش آبی فزاینده، دولتهای این منطقه را به سمت سرمایهگذاری عظیم در تولید آب شیرین از دریا سوق داده است. در این میان، سه کشور امارات متحده عربی، عربستان سعودی و قطر نقش پیشرو و تعیینکنندهای در شکلدهی الگوهای جهانی نمکزدایی داشتهاند. ۱. امارات متحده عربی؛ ستون فقرات آب منطقه امارات را میتوان پیشتاز نمکزدایی در خلیج فارس دانست؛ کشوری که تنها در سال ۲۰۲۳ بیش از ۱۰.۲ میلیون مترمکعب در روز آب دریا را شیرین کرده است.
همچنین در سال 2018 بهتنهایی سهم عظیمی حدود ۴۵ درصد از کل ظرفیت نمکزدایی کشورهای عرب منطقه را نشان میدهد. آغاز جدی نمکزدایی در امارات به دهه ۱۹۷۰ بازمیگردد و نخستین واحد بزرگ این کشور در سال ۱۹۷۷ با فناوری تقطیر ناگهانی چند مرحلهای (MSF) راهاندازی شد. این روند طی ۴۵ سال به رشدی چشمگیر انجامید تا جایی که ظرفیت نمکزدایی امارات بیش از ۱۵۰ برابر شده است.
امروز حدود ۴۲ درصد کل آب مورد نیاز امارات از ۷۰ کارخانه بزرگ نمکزدایی تأمین میشود؛ به همین دلیل، از این زیرساختها بهعنوان «ستون فقرات پایداری» این کشور یاد میشود. الگوی فناوری در امارات نیز جالب توجه است. بیش از ۵۰ درصد ظرفیت تولید آب شیرین این کشور همچنان بر پایه MSF استوار است، در حالی که اسمز معکوس (RO) و تقطیر چند اثره (MED) بهترتیب بخشهای بعدی را تشکیل میدهند.
اگرچه RO در دهههای اخیر رشد داشته است، اما اتکای تاریخی امارات بر فرآیندهای حرارتی همچنان آشکار است. این کشور با وجود پیشرفتهای گسترده، با چالشهای جدی نیز روبهرو است. سرانه منابع آب تجدیدپذیر امارات از ۱۰۸۷ مترمکعب در ۱۹۶۱ به تنها ۱۶ مترمکعب در ۲۰۲۱ سقوط کرده است یعنی کاهشی بیش از ۹۸ درصد. این در حالی است که مصرف سرانه آب در امارات حدود ۵۵۰ لیتر در روز است؛ یکی از بالاترین نرخهای جهان.
افزایش تقاضا تا سال ۲۰۳۰ نیز حدود ۳۰ درصد برآورد میشود. بهمنظور هماهنگسازی میان عرضه و تقاضا، امارات «استراتژی امنیت آب ۲۰۳۶» را تدوین کرده که اهدافی چون کاهش ۲۱ درصدی تقاضای آب، افزایش بهرهوری، توسعه استفاده مجدد تا سطح ۹۵ درصد و کاهش آلودگی آب را دنبال میکند. این کشور تنها برای چند کارخانه بزرگ نمکزدایی بیش از ۶ میلیارد دلار هزینه کرده و سرمایهگذاری عظیمی نیز در تحقیق، فناوری و افزایش بهرهوری انرژی انجام داده است. با این حال، چالشهایی چون مصرف بالای انرژی، انتشار کربن و دفع شورابه، همچنان توجه سیاستگذاران امارات را به سمت استفاده از راهکارهای پایدارتر جلب کرده است
۲. عربستان سعودی؛ حرکت به سمت جایگزینی منابع پایدار عربستان سعودی یکی از بزرگترین تولیدکنندگان آب شیرین حاصل از نمکزدایی در جهان است. نخستین واحدهای این کشور در سالهای ۱۹۶۷ و ۱۹۶۸ و مبتنی بر فناوریMSF وRO به بهرهبرداری رسیدند. امروز عربستان پس از امارات، بزرگترین تولیدکننده آب شیرین در منطقه محسوب میشود.
در سال ۲۰۲۳ ظرفیت نمکزدایی این کشور حدود ۶.۸ میلیون مترمکعب در روز بود که ۵۳.۶ درصد آن RO، ۳۳.۹ درصد MSF و ۱۲.۵ درصد MED است. عربستان تجربهای طولانی در احداث و بهرهبرداری از واحدهای بزرگ دارد و در سالهای اخیر نیز با سرعت قابل توجهی مقیاس تولید خود را افزایش داده است. چالش اصلی عربستان، کاهش شدید منابع آب زیرزمینی و تجدیدپذیر است. سرانه آب شیرین تجدیدپذیر از ۹۰۰ مترمکعب در ۱۹۶۱ به ۷۸ مترمکعب در ۲۰۲۱ رسیده و این کشور را در وضعیت تنش آبی شدید قرار داده است. نیاز آب عربستان تا سال ۲۰۵۰ دو برابر سال ۲۰۰۰ خواهد شد و طبق برنامهریزیها، برداشت آب زیرزمینی تا سال ۲۰۲۸ تقریباً به صفر خواهد رسید.
به همین دلیل، نمکزدایی و استفاده مجدد از فاضلاب نقش اساسی در استراتژی آب این کشور دارند. در چشمانداز ۲۰۳۰ عربستان، دستیابی به ۹۰ درصد تأمین آب شهری از طریق نمکزدایی و کاهش ۴۳ درصدی مصرف آب هدفگذاری شده است. از سوی دیگر، عربستان برنامه دارد تا سوخت واحدهای نمکزدایی را از فسیلی به نیروگاههای خورشیدی حرارتی منتقل کند.
تنها در سال ۲۰۲۳ این کشور ۱۴.۵۸ میلیارد دلار در پروژههای آب سرمایهگذاری کرده است. ۳. قطر؛ رشد سریع همراه با فشار منابع قطر از دهه ۱۹۶۰ وارد حوزه نمکزدایی شد و در سال ۱۹۶۲ نخستین واحدMSF و در سال ۱۹۸۲ نخستین واحد RO خود را راهاندازی کرد. این کشور در ۲۰۲۳ حدود ۳.۲ میلیون مترمکعب در روز ظرفیت نمکزدایی داشته و پس از امارات و عربستان، سومین تولیدکننده بزرگ منطقه است.
11:33
الگوی فناوری قطر مشابه سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس است: ۵۴.۷ درصد MSF، ۳۴.۴ درصد RO و ۱۰.۹ درصد MED. رشد جمعیت قطر از ۵۰۰ هزار نفر در اوایل ۲۰۰۰ به بیش از ۲.۶ میلیون نفر در ۲۰۱۸ و پیشبینی ۴ میلیون نفر در ۲۰۳۰، فشار شدیدی بر منابع آب وارد کرده است. توسعه زیرساختها و استانداردهای زندگی نیز این نیاز را تشدید کرده است.
از سوی دیگر، قطر دومین یا سومین کشور کمآب جهان است. سرانه آب تجدیدپذیر آن طی ۶ دهه از ۱۴۱۱ مترمکعب به ۲۲ مترمکعب سقوط کرده است؛ کاهشی بیش از ۹۸ درصد. به همین دلیل، تداوم توسعه و امنیت آب در این کشور بدون اتکای گسترده بر نمکزدایی اساساً ممکن نیست. جمعبندی تجربه سه کشور امارات، عربستان و قطر تصویری روشن از آینده آب در مناطق خشک جهان ارائه میدهد. اتکا به نمکزدایی در این کشورها نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی تاریخی و اقتصادی بوده است.
اگرچه این فرایند در تأمین آب پایدار نقشی حیاتی دارد، اما چالشهای انرژی، محیطزیست و هزینهها، دولتها را به سمت رویکردهایی نوین همچون افزایش بهرهوری، انرژیهای تجدیدپذیر، استفاده مجدد و مدیریت تقاضا سوق داده است. این تجربهها میتواند برای کشورهایی که به دنبال توسعه پایدار منابع آب هستند، یک سند راهبردی ارزشمند باشد.





