به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، این مصاحبه پیش از انتخابات دور دوم مجلس دهم انجام شده است و برخی از مواضع در آن به فراخور شرایط روز است. مشروح این گفتگو را در زیر می خوانید:
اندیشه نو: از نظر شما ظهور جنبش دانشجویی در ایران منتسب به چه زمانی است و نقش آن را در پیروزی انقلاب چگونه ارزیابی می کنید؟ و دوران طلایی جنبشهای دانشجویی را در کدام دولت میدانید؟
حسین نقاشی: در ابتدای شکلگیری نهاد دانشگاه در کشور در اوایل قرن اخیر با تأسیس دانشگاه تهران فعالیتهای صنفی و برخی از رویکردهای اعتراضی در فضای دانشگاه کشور شکل گرفته بود و فعالینی از میان دانشجویان نسبت به برخی از مسائل صنفی اعتراضاتی داشتند.
در همان ابتدای تأسیس -که در دهه اول 1300 در قرن اخیر که در آن هستیم- نقطهی شکوفایی و یکی از نقاط برجسته و اساسی فعالیت دانشجویی در بحث ملی شدن صنعت نفت و همراهی دولت دکتر مصدق بود که مشخصاً در بحث واقعهی 16 آذر سال 1332 زمانی که به حضور معاون اول رئیس جمهور وقت آمریکا آقای نیکسون در ایران اعتراض داشتند و این اعتراض منجر به شهادت چند تن از دانشجویان شد و آن خود نقطه عطفی بود در فعالیتهای دانشجویی و مبارزه با رژیم پهلوی.
اما در قسمت دوم سوال، نسبت به استفاده از لفظ جنبش دانشجویی نقدی دارم، زیرا اساساً ما نمیتوانیم 70 سال جنبش دانشجویی داشته باشیم، جنبش در یک وضعیت و شرایط بحرانی بوجود میآید، و قاعدتاً در فاصلهی سالهای اخیر در دانشگاهها فعالیت دانشجویی داشتهایم و وضعیت بحرانیای وجود نداشته است.
بنابراین منطقی است از واژهی فعالیت دانشجویی و تشکلهای دانشجویی استفاده کنیم تا جنبش دانشجویی. به نظر من در دورههای مختلف بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فراز و فرودهایی داشته و فعالیتهای دانشجویی فعالان دانشجویی در دانشگاههای بزرگ کشور در وقوع پیروزی انقلاب نقش به سزایی داشتند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در تثبیت انقلاب و حضور 8 ساله در جبهههای دفاع مقدس و همچنین جهاد سازندگی کمکهای شایانی به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران داشتهاند و همه این خدمات در واقع در زمرهی تاریخ و همهی خدمات در واقع در زمرهی سوابق درخشان تاریخ دانشجویان مسلمان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی قلمداد میشود.
اواخر دههی 60 و اوایل دههی 70 بواسطهی برخی از رویکردهای دولت وقت نسبت به فعالیتهای دانشجویی علیالخصوص فعالیتهایی که از سوی انجمنهای اسلامی دانشجویان اتحادیههای تحکیم وحدت، صورت میگرفت مخالفتهای صورت گرفت و رویکردهایی که دفتر تحکیم در آن زمان داشت سیاستهای نقادانه و مخالفآمیز بود که همین مهم باعث شد محدودیتهای برایشان ایجاد کنند.
در واقع این محدودیتها به نوعی زمینهی یک سری از اعتراضات دانشجویی را ایجاد کرد و در بحبوحهی سالهای 73 شرایط تغییر کرد و دفتر تحکیم دوباره فعالیتهای جدید خود را از سر گرفت و نسبت به سالهایی که در معاق بود، جان دوبارهای گرفت اما فعالیتهای دانشجویی با دعوت از رئیس دولت اصلاحات در دوره هفتم به أوج خود رسید و دفتر تحکیم و انجمنهای اسلامی نقش مهمی در پیروزیشان داشتند.
روند فعالیتهای دانشجویی دانشجویان مسلمان در قالب انجمنهای اسلامی و تحکیم وحدت روز به روز بیشتر میشد و رویکرد توسعهنگر و همدلانه وزارت علوم و بهداشت دولت اصلاحات نسبت به فعالیتهای داشتند باعث گسترش تشکلهای دانشجویی اعم از اصلاحطلب و اصولگرا شد و من مشخصاً تاکید می کنم که حداقل دو اتحادیه دانشجویان اصولگرا که در حال حاضر فعالیت میکنند، هر دو در دولت اصلاحات مجوز گرفتهاند که هم اکنون تحت انجمنهای دانشجویان مستقل و دیگری جنبش عدالت خواهی به ایفای نقش میپردازند و این نشان میدهد که این دولت نسبت به گسترش و اهمیت تشکیلات دانشجویی باور و اعتقاد داشت.
نشریات دانشجویی ظهور بروز و بالندگیای یافتند که امروز تعداد قابل توجهی از روزنامه نگاران، چه آنهایی که در داخل کشور و چه آنهایی که در خارج کشور از همین نشریات دانشجویی شروع کردند، که این زمینه را دولت فراهم آورد و ما هم باید قدردان باشیم. در عرصهی راهاندازی فعالیتهای دانشجویی و صنفی و شکوفایی آنها هم نمیتوان نقش دولت را نادیده گرفت.
اندیشه نو: با توجه به اینکه شما سابقه تشکیلاتی داشتهاید مهمترین خطرات تهدید کننده تشکیلات را در چه میدانید؟ آیا تغییر در رأس هرم دانشگاه آزاد و تغییر در نگرشها و تشعشعات آن تأثیری می تواند بر کار تشکیلاتی داشتهباشد؟
حسین نقاشی: یکی از بزرگترین آسیبهایی که تشکلهای دانشجویی را تهدید کند شاید از درون تشکیلات یا خارج از تشکیلات است اما به طور کلی عوامل متعددی وجود دارد، اما مهمترین عنصری که یک تشکیلات دانشجویی را حفظ می کند، استقلال آنهاست.
در واقع اندیشه و هویتی که یک تشکل دانشجویی از آن مایع میگیرد و دوام پیدا میکند همان استقلال و هویت است که دو عنصر اساسی و مهم در این زمینه میباشد. بحث استقلال ممکن است به این صورت دچار عدم استقلال گردد که خود را به نوعی به مدیریت دانشگاه، گروههای سیاسی صاحب قدرت و احزاب سیاسی برای تأمین منابع مالی تشکل یا برای تضمین شغلی آینده مسولین تشکلها خود را وابسته بدانند یا وابسته کنند. یک تشکل دانشجوی زمانی که به مجموعه بیرون از دانشگاه وابستگی مالی پیدا میکند که وارد بده و بستانهای سیاسی بصورت رویکرد آیندهنگر یعنی اینکه بعد از اتمام تحصیلات یک جریان خاص یا یک حزب خاص برای آن فرد موقعیت شغلی ایجاد کند، این موجبات عدم استقلال تشکیلات دانشجویی را بوجود میآورد.
اما یک سری همراهی و همفکری که بین کل تشکلها چه اصولگرا و چه اصلاحطلب در کشور وجود دارد که این فرق دارد با مبحث استقلال. هم تشکلهای دانشجویی اصولگرا این نزدیکی به جریانهای سیاسی و فکری را بیرون از دانشگاه دنبال میکنند و هم اصلاحطلبان که این کاملاً طبیعی است. بحث هویت همان گونه که تشکلهای دانشجویی اصولگرا مثل جامعه اسلامی یا بسیج دانشجویی، از جریانهای فکری بیرون از دانشگاها استفاده میکنند و خودشان را منتسب میدانند به اشخاصی مثل آیتالله مصباح یزدی و یا افرادی مثل آقای جلیلی مورد احترام و وثوق و بهرهبرداری فکری و سیاسی هستند، خب طبیعتاً جریانهای فکری یا تشکلهای دانشجویی اصلاحطلب هم به افرادی مثل رئیس دولت اصلاحات نزدیکی دارند که در واقع احزاب و گروههای که داعیهی اصلاحطلبی دارند و از فکر و تولید فکر اندیشه آنها استفاده میکنند. بنابراین این مبحث در هر دو جریان وجود دارد و اتفاقاً به هویت داشتن تشکلهای دانشجویی بسیار کمک خواهدکرد که در آیندهها، افرادی با عیار بالا، افرادی با فهم درک اجتماعی سیاسی بالا، بار بیایند و افرادی نباشند که عمل سیاسی را برای سودجویی و منفعت پرستی شخصی دنبال کند و این نگاه باید ترویج پیدا کند و افرادی که به نگاه منفعت طلبانه توجه می کنند کمکی به هویت دار شدن دانشجویان کشور کمک نخواهند کرد.
اندیشه نو: وظیفه دانشجوی تشکیلاتی آیا ذوب در یک جریان خاص است و آیا بنظر شما این ذوب صورت گرفته است؟ وکار تشکیلاتی با پیاده کردن اهداف جریانهای سیاسی خاص چه معضلاتی برای جامعه دانشگاهی میتواند داشته باشد؟
حسین نقاشی: خدمت شما عرض کنم که بحث ذوب شدن در تشکل سیاسی مدّنظر نیست. من در پاسخ سوالات قبلتر اشاره کردم که در همراهیهای تشکلهای دانشجویی بعد سیاسی و فکری باید وجود داشته باشد و در عین حال مبتنی بر جمعبندیای هست که آن تشکل دانشجویی از رفتار سیاسی مد نظر دارد و میخواهد آن را در پیش بگیرد ولی در عین حال در مقاطع حساس مثل انتخابات که فضای دانشگاههای کشور مهم می شود، باید مراقب کنند که تشکیلات دانشجویی به ستاد انتخاباتی کاندیدای انتخابات مجلس شورای، شهر و مشابه تبدیل نشود و حمایت از یک فکر در قالب یک فکر نشریات دانشجویی و بیانات دانشحویی که داده میشود و مدعوینی که دعوت میکنند، امری طبیعی است که فقط به اصلاحطلبان برنمیگردد و این بحث در بین تشکلهای دانشجویی اصولگرا هم همین گونه هست.
اندیشه نو: به عنوان یک فعال سیاسی آیا به پوست اندازی در جریانهای سنتی سیاسی در ایران اعتقاد دارید؟ و با توجه به تفکر ایستا بنظر شما وقت آن نرسیده است که مسوولیتها به نسل سوم انقلاب سپرده شود؟
حسین نقاشی: پوستاندازی در احزاب سیاسی طبیعی است و طبیعتاً باید اتفاق بیفتد اگر اتفاق نیفتد گسست نسلی در جریان سیاسی شکل میگیرد و این میان اصولگرا و اصلاحطلبان مشترک هست. به نظر من این در واقع این گسست بین نسلها تنها با آموزش و آمادهسازی نسلهای جدیدتر اتفاق میافتد که بتوانند جایگزین نسلهای قبلی شوند. فکر میکنم در اکثر احزاب اصلاحطلب از جمله احزاب اتحاد ملت ایران اسلامی این اتفاق افتاده ولی یک پنجم اعضای شورای مرکزی حزب اتحاد از جوانانی که زیر سی و پنج سال هستند، تشکیل شده و در ارکان دیگر حزب تعداد زیادی از جوانان بکار گرفته شدهاست و در همین انتخاباتی که دور دومش را در پیش داریم هم جوانان اصلاحطلب شرکت کرده بودند که نتوانستند از فیلتر نظارتی شورای نگهبان رد بشوند.
بنظر میرسد که نسل قبلتر اصلاحطلبان هم به این موضوع رسیده بودند که خودشان را باید آمادهی انتقال تجربه به جوانان خودشان بکنند و کسب این تجارب و آماده شدن برای به عهده گرفتن مسولیتها باید صورت پذیرد.
اندیشه نو: با توجه به اینکه شما عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت هستید، برنامه این حزب در انتخابات هفت اسفند چه بود؟ همانطور که مستحضرید انتخابات در بعضی از حوزهها به دور دوم کشیده شده است برنامه حزب اتحاد ملت برای انتخابات 10 اردیبهشت چه خواهد بود؟ و مجلس آتی را چگونه ارزیابی میکنید؟
حسین نقاشی: حزب اتحاد ملت همراه و همگام با شورای سیاستگزاری اصلاحطلبان بوده و مشی جداگانهای انتخاب نکرده است و در این حزب تلاش شده که در بهبود و تقویت شورای سیاستگزاری اصلاحطلبان تلاش انجام شود. همین سیاست در انتخابات دهم اردیبهشت اعمال خواهد شد و تغییری در سیاستهای حزب اتفاق نیفتاده و رخ نخواهد داد و گمان من این هست که پیروزی که در اکثر حوزههای انتخاباتی هفت اسفند به وقوع پیوست و اکثریت مجلس امروز در دست اصلاحطلبان و حامیان دولت است، همین امر در انتخابات دهم اردیبهشت تکمیل میشود و مجدداً اتفاق میافتد و ظرفیت بالای کرسیهای مجلس در اختیار اصلاحطلبان و حامیان دولت قرار خواهد گرفت.
اندیشه نو: به عنوان یک فعال سیاسی بهترین گزینه برای نشستن بر مسند ریاست قوه مقننه چه کسی میتواند باشد؟ آیا نشستن عارف بر این مسند را دومین پیروزی اصلاحطلبان میدانید؟ و آیا با نشستن لاریجانی، اصلاحطلبان به حاشیه رانده خواهند شد و مهمترین انتخاب صحیح و عقلانی که در این زمینه میتوان گرفت، چیست؟
حسین نقاشی: ما نباید توقع یک مجلس حداکثری برای اصلاحطلبان رو برای مجلس دهم داشته باشیم. طبق سوال مطرح شده مبنی بر اینکه اگر آقای عارف بر مسند ریاست بنشیند یک پیروزی مجدد برای اصلاحطلبان هست و یا آقای لاریجانی انتخاب شوند یک شکست برای اصلاحطلبان هست، من چنین تعبیری ندارم. با توجه به تصویب برنامهی ششم توسعه و سند چشمانداز که تحقق وعدهها مربوط به سال 1404 میشود و وضعیتی که دولت آقای روحانی دارد و اینکه سال آینده انتخابات ریاست جمهوری را در پیش داریم باید به اصطلاح از مجلس آتی توقعاتی داشت از جمله اجرایی شدن برجام، گشایش نسبی در فضای سیاسی و فرهنگی کشور و توجه بیشتربه وضع معیشت و رفاه شهروندان و تصور اصلاحطلبان با این 3 رویکرد همراهی خواهند کرد و هر کسی بتواند که فضای آتی را بهتر مدیریت کند، در صحن مجلس پیروز فضای سیاسی خواهد بود.
نکتهی مهم بعدی این هست که قبل از دهم اردیبهشت و پرداختن به موضوع ریاست مجلس با توجه به اینکه 69 کرسی، از کرسیهای مجلس باقی مانده است فکر میکنم یک موضوع انحرافی باشد. ما انتظار داریم که همه سیاسیون کشور باید موضوع انتخاب ریاست مجلس را به بعد از انتخابات ده اردیبهشت ماه واگذار کنند، زیرا هم شرایط کرسیهای مجلس روشنتر خواهد بود و هم اینکه طرح این موضوع بیشتر از اینکه به نفع دولت و اصلاحطلبان باشد به نفع جریان مقابل است که شکاف میان اصولگرایان میان رو که حول آقای لاریجانی هستند و اصولگرایان تندروها رو پر را خواهدکرد.
اندیشه نو: نظر شما راجع ائتلاف اصلاحطلبان و لیست امید چه هست؟ و مهمترین تفاوت مشهود آن با ائتلاف اصولگرایان چیست؟ بنظر شما شخصیت کاریزمای جریان اصلاحطلب و اصولگرا در حال حاضر چه کسی است؟
حسین نقاشی: با توجه به رد صلاحیت گستردهی اصلاحطلبان عللالخصوص در کلان شهرها، قاعدتاً اصلاحطلبان چهرههای برجسته و شناسنامهدار زیادی را از دست دادند و در طرف مقابل اصولگرایان با ریزش خیلی کمی بجزء چند مورد روبرو شدند اما با شکل گیری لیست امید، اصلاحطلبان و اعتدالیون زیادی توانستند با یک حضور حداکثری و با تفکر و بینش سیاسی ملت به مجلس راه یابند. لذا اگر چه نبود چهرههای اصلی اصلاحطلبان قابل لمس بود اما شکل گیری لیست امید یک دستاورد بزرگ برای کشور بود، کاریزماتیکترین چهرهی جناح اصلاحطلبان رئیس دولت اصلاحات خواهدبود و در جناح مقابل بنظر من احمدی نژاد کاریزماتیک نیستند ولی یک بخشی از جامعه و نیروهای سیاسی اصولگرا را به همراه دارد به همین خاطر در این جبهه بیشتر از سایرین به چشم می آید.
اندیشه نو: آیا ورود دکتر احمدی نژاد و شروع فعالیتهای انتخاباتی او میتواند زنگ خطری برای شیخ حسن روحانی باشد؟
حسین نقاشی: ورود آقای احمدینژاد به بحث انتخابات ریاست جمهوری یکی از لطفهای بزرگی است که شخص احمدینژاد و جریان اصولگرا میتواند به دولت روحانی عطا بخشد زیرا با توجه به مشکلات متعدد بر جا مانده از دولت ایشان و از آنجایی که دولت روحانی هم میراث دار وضعیت نابسامان اقتصادی و سیاست خارجه و مشکلات دیگر در کشور است و دولت یازدهم ضعفهای در حوزه صنعت و اقتصاد دارد. به نظر من حضور احمدینژاد میتواند بسیاری از بیبرنامگی یا کم برنامگی و یا آن بخش از عدم تحقق شعارهای روحانی و فشارهای وارده بر دولت، که بواسطه حجم گسترده به جا مانده از دولت گذشته بود را از چشم مردم دور کند و به همین خاطر ورود احمدی نژاد می تواند باعث رأی آوری بیشتر روحانی شود و بنظر من باید از حضور ایشان در صحنه استقبال شود.
اندیشه نو: در صورت پیروز شدن ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، آیا معادلات جهانی و توافقات هستهای بهم خواهد خورد؟ و نقش ترامپ در خاورمیانه چه میتواند، باشد؟ ارزیابی شما از اظهار خشنودی شریعتمداری برای موفقیت ترامپ چیست؟
حسین نقاشی: عرض کنم که مسائل ببنالملی پشتوانه حقوقی دارند اگر چه معمولاً در وضعیت اجرا قرار میگیرند. اما وقتی کسی موافق یک توافق یا متن حقوقی نباشد خب طبیعتاً در اجرای آن به نوعی انگیزه اجرای آن را ندارد ولی خب، آقای ترامپ اگر ریس جمهور بشود قاعدتاً بعید است که از لحاظ حقوقی بخواهد به برجام لطمه وارد کند و من بعید میدانم که بتواند در این متن حقوقی تغییر بسزایی ایجاد کند. احتمالاً با توجه به خواستههای که در حزب جمهوری خواه وجود دارد همین رویکرد را اتخاذ کرده است. در مورد آقای شریعتمداری هم عرض کنم تندروهای هر دو کشور مخالف بحث برجام بودند و خیلی علاقهی چندانی به اینکه در یک فرایند مذاکرهای مسائل پیش برود، نداشتند.آقای شریعت مداری هم که مواضع شان مشخص و مبرهن است.
اندیشه نو: خاطره ای از دوران دانشجویی تان برایمان تعریف کنید؟ و بیاد ماندنی ترین فعالیت سیاسی تان در طول عمر سیاسی تان چی بوده است؟ و پر هیجان ترین مناظره سیاسی که تاکنون داشته اید در کجا و با چه کسی بوده است؟
حسین نقاشی: خاطرهانگیزترین فعالیتی که دوران دانشجویی داشتم آذرماه سال 86 بود که ما بعد سه سال رئیس دولت اصلاحات را به انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران که من دبیرش بودم دعوت کردیم و ایشان دعوت ما را پذیرفتند و بعد سه سال پا به دانشگاه گذاشتند. 3 سال قبل تر رئیس دولت اصلاحات یعنی در سال 83 آخرین سالی بود که رئیس جمهور بودند وارد دانشگاه شدند و در همان سالن فنی دانشگاه تهران و با چالش عده ای از دانشجویان مواجه شدند و برخی از مخالفین ایشان رفتار و برخورد تندی با ایشان داشتند و جلسه ی پر چالش و پر برخوردی بود و 3 سال بعد در دوره ای که اقای احمدی نژاد رئیس جمهور بود وی باز هم به دانشگاه آمد و بعد 3سال اولین بار در دانشگاه تهران سخنرانی کرد و من دبیر این مجموعه بودم و در آن دوره، خاطره بسیار خوبی بود چون فضای دانشگاه اولاً با جمعیت انبوه دانشجویان روبرو شد وبه همین خاطر از استقبال بسیار خوبی در دانشگاه مواجه شد و به نظر میرسد که یکی از بهترین و خاطره انگیزترین فعالیتهای دانشجویی برمیگردد.
در آبان ماه سال گذشته یک مناظره ای حول محور تسخیر لانه جاسوسی و مبارزه با استکبار با محمد مهدی اسلامی که شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی هستند، داشتم. بنظرم مناظره مورد پسندی بود زیرا بحثهای بسیار منطقی و با ادله مطرح می شد اما پر هیجان ترین مناظره در سال 88 که یک مناظره انتخاباتی بود که در دانشگاه یزد برگزار شد.
اندیشه نو: در پایان پیام تان به دانشجویان و کانون اندیشه سازان دانشگاه آزاد اسلامی ممسنی چیست و چه انتظاری از دانشجویان دارید؟
حسین نقاشی: در پایان تشکر میکنم از مسئولین تشکل اسلامی سیاسی کانون اندیشه سازان واحد ممسنی. خدمتتان عرض کنم که توصیهای که دارم به هرحال شما درکنار همان بحثی که مقدمه انجام دادیم در حفظ استاندارد مجموعه تشکیلات و در عین حال حفظ هویت مجموعه، هویت به هر حال سیاسی مجموعه تا آنجایی که امکانش هست به نظر من از دعوت سخنرانان استانی یا منطقهای و یا کشوری سعی کنید فضای آگاهی بخشی را که در دانشگاه گسترش بدهید و از امکان و از شرایطی که در دانشگاه آزاد در اختیار گذاشته شده است حداکثر بهره و استفاده را بکنید چون دورهی دانشجویی و فعالیت در دوره دانشجویی یک دوره گذار و محدود است و خیلی تجربههایی که در این دوره پیش میآید گاهاً تکرارنشدنی است و به هرحال کسانی که علاقهمند هستند دوران بعد از تحصیل ادامه بدهند به فعالیتهای سیاسی و اجتماعی به چشم یک تجربه مفید نگاه کنند و حتماً در پایان تحصیل و خروج از دانشگاه قطعاً توصیه میکنم در قالب فعالیتهای سیاسی و قالب احزاب و نهادهای مدنی به عنوان فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی ادامه بدهند و من توصیه میکنم که حتماً این کار ادامه پیدا کند.