به گزارش برنا، سید جواد روشن در گفتگو تفصیلی با خبرگزاری برنا به سوالات شکل گرفته در ارتباط با این نمایش پاسخ داد.
چه شد که به سراغ رقص روی لیوانها رفتید؟
سال گذشته کارگاهی را با تعدادی از دانشجویان برگزار کردم. بخش اول این کارگاه تمرینات عملی بازیگری و صحبتهای نظری و تئوری بود و بخش دوم کار بروی متن. تعدادی متن ایرانی و خارجی به پیشنهاد من و خود بچه ها در کارگاه خوانده شد و بچه ها اتودهایی رو روی کارها زدند و تصمیم گرفتیم تا برای خروجی کارگاه یک نمایش را برای اجرا آماده کنیم. من دنبال نمایشنامه هایی کم پرسوناژ، به لحاظ سن کاراکترها جوان و دارای جذابیت در سوژه و ساختار بودم. یکی از این نمایش نامه ها "رقص روی لیوان ها" بود که بچه ها نیز کار رو دوست داشتند و البته هیچکدوم اجرای قبلی کار را ندیده بودند. من معمولا آثاری رو اجرا کردم که قبلا اجرا نشده ولی با توجه به اینکه این اثر حدود 15 سال پیش اجرا شده بود و دیگر اجرای عمومی نداشته و خیلی از نسل جوان آن اجرا رو ندیدند و هنوز به نظر من نمایشنامه جذابی است، تصمیم گرفتم تا کار روی این اثر را شروع کنیم. این موضوع را با امیررضا کوهستانی در میان گذاشتن و بعد از اجازه ایشان، تمرینات رسمی برای اجرای این کار آغاز شد.
چقدر تمرین کردید؟
تمرین مشخص روی این متن تقریبا از پاییز سال گذشته شروع شد. تمرینات مستمر ولی کم بود چون می دانستم اجرا در سال 96 خواهد بود و نمی خواستم بچه ها از تمرینات خسته شوند و به مرور هرچه به اجرا نزدیک تر شدیم تمرینات نیز بیشتر شد. از طرف دیگر هدف من فقط اجرا نبود و ایده های آموزشی هم مطرح بود برای همین برنامه تمرینات هم آموزشی بود و هم آماده سازی برای اجرا
چقدر تلاش داشتید تا اثری متفاوت از آنچه قبلا اجرا شده بود به روی صحنه ببرید؟
قطعا نمی خواستم تا اجرایی شبیه اجرای خود امیررضا کوهستانی داشته باشم و به عنوان یک کارگردان نگاه و تحلیل خودم را به کار داشتم ولی نباید فراموش کرد که بین محتوا و شکل همیشه یک رابطه وجود دارد. من نباید کاری انجام می دادم که از جهان اثر خارج باشد. فضا، محتوا و ساختار اثر ویژگی هایی دارد که باید مورد توجه قرار می گرفت. در نهایت آنچه شما الان خواهید دید هیچ شباهتی به اجرای گذشته این اثر ندارد و نگاهی دیگر و اجرایی متفاوت است.
کار با جوانان چطور است. آیا باز هم برنامه ای برای چنین تولیداتی دارید؟
چند سالی است که کار آموزش تئاتر را شروع کردم و از اینکه بتوانم به جوانان چیزی بیاموزم لذت می برم. از آنجایی که من کار اجرا و کارگردانی را نیز با جدیت پیگیری می کنم و الویت اول من کار تئاتر انجام دادن است، سعی می کنم در کنار آموزش های تئوری، واقعیتهای عملی تئاتر را خصوصا در کشور و شرایط خودمان را نیز به دانشجویان بیاموزم و دوست دارم شرایطی فراهم کنم تا جوانان مستعد و علاقهمند بتوانند فرصت تجربه های عملی و جدیتری داشته باشند. علاقه مندان به تئاتر خصوصا بازیگری هر روز تعدادشان بیشتر می شود. واقعیت این است که خیلی از این علاقهمندان یا تلاش لازم و کافی را ندارند و یا توانایی های فنی و استعداد لازم را و اکثریت هم می خواهند بازیگر شوند. ولی در این بین هستند جوانانی که با آگاهی، استعداد و انگیزه آمده اند. کار با آنها بسیار لذت بخش است. البته برگزاری چنین کارگاهایی کار راحتی نیست. هدف من درآمد زایی از این کار نبود و اینکه بخواهی بدون حمایت مالی در یک بدوره طولانی کار آموزش و اجرا با جوانان را داشته باشی کار بسیار سختی است. شاید به این شکل دیگر این کار را تکرار نکنم ولی قطعا کار با جوانان را ادامه میدهم و در کارهایم نیز همیشه جایی برای آنها خواهم داشت.
استقبال از کار چطور بود؟ راضی بودید؟
اگر منظور از استقبال تعداد مخاطب و فروش است، خیر. ولی به لحلظ کیفی بله. یعنی میزان رضایت مخاطبانی که کار ما را دیدند و با توجه به مختصات کار که بازیگران جوان و ناشناخته ای داشتیم، قابل قبول بود و این باعث دلگرمی است. اگر بخواهیم تعداد مخاطب نمایشمان را در قیاس با ظرفیت سالن و دانشجو بودن گروه با برخی آثار دیگر مقایسه کنیم شاید بتوان گفت استقبال خوبی داشتیم. واقعیت این است که این روزها استقبال از نمایش ها اصلا وضعیت مناسبی ندارد. شما نگاهی به خود سالن ها و نه الزاما آمار فروش- چون به دلایلی این آمار قابل استناد نیست- بیاندازید. میزان تخفیف ها و تبلیغات نمایش ها را بررسی کنید تا به راحتی معلوم شود در چه وضعی هستیم. این شرایط بسیار سخت و قابل بحث است. هیچ مدیریت و برنامه ای برای تولید آثار نمایشی وجود ندارد. تعداد تولیدات به لحاظ کمی بسیار بالا و به لحاظ کیفی قابل نقد است و آنقدری که تولیدات ما رشد داشته تماشاگر حرفه ای تئاتر بوجود نیامده است. ما کاری به پتانسیل موجود در شهری مثل تئاتر به عنوان مخاطب بالفعل نداریم چون بحث دیگری است. یا موارد خاص و افرادی که به علت های مختلف مثل تبلیغات و یا چهره ها به دیدن برخی از تئاتر ها می روند و باعث استقبال از یک یا چند اثر می شوند. به نظر من هرچه زودتر باید خانه تئاتر به عنوان صنف، مرکز هنرهای نمایشی به عنوان متولی اصلی تئاتر و مدیران تالارهای نمایشی به طور جدی به این موضوع ورود کنند. در حال حاضر احساس می کنم تئاتر ما به حال خودش رها شده و ظاهرا همه منتظر هستند تا در این دوره گذر بتواند خودش راهش راپیدا کند ولی من نگرانم که پایان آن خوش نباشد و خسارت های زیادی به کلیت تئاتر ما بخورد. در حال حاضر گروه ها تلاش می کنند تا از هر راهی تماشاگر بیشتری برای خود داشته باشند و این رقابت غیر اصولی آسیب زننده است، چون چارچوب درستی ندارد.
چرا فکر می کنید این رقابت درست نیست؟ گروه های خوب در این رقابت می مانند و دیگران به مرور از گردونه خارج می شوند؟
این ظاهر ماجراست. ما شرایط عادلانه و برابری برای رقابت نداریم. از طرفی می دانیم که تنها فروش ملاک اصلی نیست. اگر این طور باشد که باید بگوییم همه تئاتر را باید به دست تئاتر آزاد بسپاریم. در هر صنفی اصول نوشته شده تا یا نوشته ای برای کار وجود دارد. مثلا اگر قرار باشد هر کسی کالای خود را با هر قیمتی بفروشد، صنف با او برخورد می کند. قیمت گذاری قاعده دارد، فصل تخفیف مشخص است، سقف و کف قیمت ها معلوم است. بحث بین عرضه و تقاضا در علم اقتصاد بسیار اهمیت دارد. البته در کشور ما بحران ها و آشفتگی های جدی اقتصادی وجود دارد ولی اگر موضوع ما اقتصاد هنر باشد باید نگاه علمی به آن داشته باشیم. مگر می شود کارگاه های کوچک اقتصادی با کارخانه های بزرگ رقابت کنند؟ هر کدام از این های تعریف و مسوولیت و نوع حمایت خودشان را دارند. الان یک سالن کوچک خصوصی و نیمه حرفه ای با یک تالار بزرگ حرفه ای در تعریف و نوع حمایت چه تفاوت هایی دارند؟ در سینمای ما برای حمایت از سینمای تجربی و مستقل بخشی به اسم هنر و تجربه تعریف شده که نحوه عرضه و تعریف خودش را دارد. در تئاتر ما چقدر این تفاوت ها را داریم؟ وقتی شما تبلیغات و عرضه عمومی برای تولیدات نمایشی دارید دیگر نمی توان فقط به واژه های کلی حرفه ای و غیر حرفه ای اکتفا کرد. وقتی یک تماشاگر که قرار است به خانواده علاقه مندان تئاتر اضافه شود از روی تبلیغات یا اتفاق و ... به دیدن یک نمایش در یک سالن کوچک می رود و از امکانات سالن، کیفیت کار و ... ناراضی است یعنی او از چرخه مخاطبان تئاتر خارج شده و این مسئله به همه تئاتر بر می گردد. الان یک گروه می گوید بیایید 50 درصد تخفیف، دیگری می گوید 70 درصد، یکی دیگر می گوید رایگان و .. نتیجه این نوع عرضه و تبلیغ فقط ایجاد بی نظمی در بازار عرضه است. این موضوع بحث طولانی و مجزایی می طلبد که شاید در حوصله این گفت و گو نباشد اما معتقدم به شدت باید به آن پرداخت. در حال حاضر، بحث قیمت گذاری، تبلیغات، تخفیف ها، تعدادتولیدات و... همه قابل بحث است.
نمایش "رقص روی لیوان ها" نوشته امیررضا کوهستانی و به کارگردانی سید جواد روشن با بازی بابک خدایی، حمیدرضا تسلیخ و فاطمه عطایی، طراح صحنه؛ سینا ییلاق بیگی، موسیقی؛ محمد فرشته نژاد، مدیر تولید؛ محمد رضایی، روابط عمومی؛ مریم شریعتی، دستیاران اجرایی؛ امیرعلی زیارتی و حمیدرضا تسلیخ، منشی و مدیر صحنه؛ نسترن پاکدامن، تا 12 خرداد ماه ساعت 18.30 در تماشاخانه استاد انتظامی خانه هنرمندان ایران بروی صحنه خواهد بود.