سلام خواهر طوفان سلام خواهر خورشید...

|
۱۳۹۶/۱۱/۰۳
|
۱۳:۴۰:۴۴
| کد خبر: ۶۶۶۷۹۷
سلام خواهر طوفان سلام خواهر خورشید...
همزمان با سالروز میلاد حضرت زینب کبری(س) قصیده سید محمدجواد میرصفی شاعر جوان قمی در رسای آن بانو منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری برنا از قم، در این قصیده آمده است:

 

به گوش باش جرس را ، به گوش ای دل غافل!

گذشت قافله ی عشق و خفته پای تو در گِل

 

به گوش ای دل غافل ، چو تخته پاره مبادا

 به حرف موج بگردی بر آب عاطل و باطل

 

به ورطه های بلاخیز ،  ناخدا که نباشد

نمی رسد به سلامت کسی به پهنه ی ساحل

 

به هر چه چنگ زنی عاقبت تباه ترینی...

به تار چادر زینب مگر شوی متوسل

 

سلام خواهر طوفان سلام خواهر خورشید

سلام خواهر دریا سلام خواهر ساحل

 

اگر امام بخوانم تو را گزافه نگفتم

نمی رسید قیام حسین بی تو به منزل

 

به هر کجا که بدوزیم چشم رد تو پیداست

شمار داغ تو پنهان به سطر سطر مقاتل

 

تن شکسته و موی سپید و قد خمیده...

به پای عشق برادر ندارد این همه قابل

 

سری به نیزه بلند ست در برابرت ای وای

شهید زنده ای اکنون،  چه حاجت ست به قاتل

 

مگر که راه ترا ، نیزه ها جدا کند از او

وگرنه بین دو دلبسته نیست فاصله حائل

 

کرامت تو چه ها می کند که سلسله حتی

به دست و پای تو افتاده مثل کودک سائل

 

زبون شمردن رنج اسارت ست چه آسان

به دوش بردن بار امانت ست چه مشکل

 

چه ها که بر سرت آورد داغ طفل سه ساله

رسید جان تو بر لب ، بریدی از نفست دل

 

خدا کند که نجوییم هیچ جا سندش را

روایتی که تو سر کوفتی به چوبه ی محمل

 

چه غم که نیست توان ، می کنی نشسته " قُمِ الیل"

در اوج داغ نکردی شبی تو ترک نوافل

 

جلیله ، فاضله  ، امنیه ، باکیه ، جبل الصبر

 فصیحه، عالمه ،  بنت الهدی، ملیکه خصایل

 

عقیله ،  قُرَة عین الامیر،  سِرُّ ابیها

(تو را ز فضل پدر کس نگویدت که چه حاصل)

 

به قتل کفر کمر بست تیغ خطبه ات آنسان

که می نمود ابا الحرب ذوالفقار حمایل

 

چه زَهره ها که نمود آب ابن آکله ،آنجا

که با خطابه ی زهرایی تو گشت مقابل

 

هنوز هم به سر آسمان شام بلا خیز

نگشته صاعقه ی غیرتی شبیه تو نازل

 

خوشا به حال مریدی که شد به حق تو عارف...

تویی مراد طریقت تویی شریعت کامل

 

که طالبان حقیقت ، به فرض وهم بگردند

مگر به صبح قیامت به فیض درک تو نائل

 

نظر شما