به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، جشنواره جهانی فیلم فجر در دوره سیوهفتم پس از پنج سال جدایی در حالی این روزها در سینمای چارسو برگزار میشود که بسیاری از اهالی سینما آن را آخرین جشنواره جهانی جدا از جشنواره ملی میدانستند اما این روزها با توجه به شنیدهها به نظر میرسد شائبه پیوستن دوباره این جشنواره به جشنواره ملی چندان معتبر نیست و حتی مسئولان سازمان سینمایی نیز به این جداسازی اعتقاد دارند. ابراهیم داروغهزاده معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی یکی از افرادی است که به تازگی در یک گفتوگو به لزوم برگزاری جداگانه جشنواره جهانی فیلم فجر اشاره کرده و با تأکید بر این موضوع به تلاش بیشتر برای تقویت این جشنواره اشاره داشته است.
با توجه به این موضوع به نظر میرسد که سید رضا میرکریمی دبیر جشنواره جهانی فجر همچنان برای ماندن در این جایگاه زمان دارد و میتواند با آزمون و خطاهایی که این جشنواره در این پنج سال پشت سر گذاشته، حداقل تا سال آینده نیز مهلتی برای تثبیت جایگاه جشنواره جهانی فجر داشته باشد.
اما سیوهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر امسال با چند حاشیه و چند نکته مثبت روبرو بوده که شاید بتواند مورد توجه برگزارکنندگان آن باشد، یکی از اصلیترین مسائل درباره این دوره از جشنواره رونمایی بیش از 10 فیلم سینمایی ایرانی در آن است. فیلمهایی که دیگر نمیتوان آنها را آثاری ضعیف دانست که به دلیل راه نیافتن به جشنواره ملی، حال در جشنواره جهانی جایی دارند. فیلمهایی چون «مصائب شیرین 2»، «پیلوت»، «سرکوب» و «بیحسی موضعی» آثاری هستند که مورد توجه منتقدان، سینماگران و مخاطبان قرار گرفته و با بازخوردهای خوبی روبرو شدهاند که باعث شده تا افراد بسیاری اعم از سینماگر و مخاطبان عام این روزها در تلاش برای تهیه بلیت و دیدن این فیلمها باشند.
نکته دیگری که میتوان درباره اهمیت جشنواره جهانی فیلم فجر اشاره کرد حضور چهرههای مطرح سینمای جهان در این جشنواره است. سالهای گذشته با حضور الکساندر ساخاروف کارگردان مطرح سینمای روسیه و الیور استون کارگردان سرشناس آمریکایی نگاهی جدی به این بخش جشنواره صورت گرفت که البته حضور این کارگردان بدون حاشیه نیز نبود و انتقاداتی که وی به سینمای ایران کرد مورد توجه منتقدان جشنواره جهانی قرار گرفت و در کمال تعجب حضور این کارگردان را در این جشنواره از ضعفهای مدیریت این رویداد دانستند که البته انتقادات چندان قانعکننده نبود و انتظار منتقدان بر اینکه الیور استون باید از سینمای ایران و مواضع آن دفاع میکرد چندان حرفهای به نظر نمیآمد. مسئولان جشنواره در راستای ادامه این حضور چهرههای مطرح سینمای جهان امسال نیز برگزارکنندگان این جشنواره برای اهالی سینما و علاقهمندان به هنر هفتم اتفاقی ویژه در نظر گرفتهاند که آن حضور پل شریدر کارگردان و نویسنده مطرح آمریکایی است. پل شریدر با نگارش فیلمنامههایی چون «راننده تاکسی» و «گاو خشمگین» مطمئناً یکی از بزرگترین نویسندههای تاریخ سینما است که حضورش در جشنواره فجر میتواند نگاه جهانیان را به این جشنواره معطوف کند و بهتر است به جای انتظار تعریف و تمجید سینمای ایران از سوی این کارگردان و نویسنده و حاشیهسازی با نگاهی منصفانه به این مسأله توجه کرد که حضور چنین اشخاصی میتواند در اعتبار و رونق بخشیدن به جشنواره کمک کند.
یکی از مهمترین نکات درباره هر جشنواره بخش رقابتی آن است که به نظر میرسد در جشنواره جهانی فیلم فجر چندان مورد توجه قرار نمیگیرد یا در واقع برای کمتر کسی بخش رقابتی این جشنواره حائز اهمیت است. اگر از سینمادوستان لیستی از برندگان سیمرغ جشنواره ملی فجر در سال گذشته را بخواهید اطلاعات کاملی در اختیار شما خواهند گذاشت اما کمتر کسی جویای برندگان جشنواره جهانی فجر است و بیش از هر چیز جشنواره جهانی فیلم فجر با وجود بازار فیلم و مهمانان خارجی به یک هفته فیلم شباهت دارد که سعی میکند در قالب یک جشنواره در آید. مطمئناً یکی از مهمترین مسائل در این جشنواره همین مسأله است که برگزارکنندگان آن در سالهای آینده با استفاده از قدرت رسانهای و بالا بردن اهمیت جایزه در این جشنواره و افزودن جوایز غیرنقدی و استفاده از نامهای بزرگ در هیأت داوران به جوایز بخش جهانی جشنواره فجر نیز اعتبار بیشتری دهند و فضایی رقابتی در این رویداد فرهنگی هنری ایجاد کنند.
مطمئناً استفاده از پردیس سینمایی چارسو به عنوان کاخ جشنواره در مرکز شهر تهران از حیث جغرافیایی میتواند بسیار درست و تیزهوشانه باشد، مطمئناً مهمانان خارجی با قرار گرفتن در مرکز شهر با بافتی متفاوت روبرو میشوند که شاید مختص تهران یا شهرهای ایران باشد اما ساختمانی که این سینما در آن قرار گرفته در طبقه آخر بیش از هر چیز وجههای تجاری دارد که نمیتواند برای مهمانان خارجی جذاب باشد. یک مهمان خارجی با حضور در ساختمان چارسو بیش از اینکه با یک فضای فرهنگی-هنری مواجه شود فضایی تجاری را میبیند که کمتر نشانی از سینما و جشنواره در خود دارد.
پیش از برگزاری سیوهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر با برگزاری نشست خبری دبیر جشنواره، این انتظار به وجود آمد که در ایام برگزاری این جشنواره شاهد حضور مهمانان خارجی متعددی خواهیم بود اما با وجود اینکه بیش از چهار روز از جشنواره گذشته تعداد مهمانان خارجی بسیار کمی به چشم میخورد و از طرفی تعداد هنردوستان و هنرمندانی که جایگاه چندانی در سینمای ایران ندارند بسیار زیاد است. به جرأت میتوان گفت که جشنواره جهانی فیلم فجر از این منظر دچار افتی نسبی شده چرا که در سالهای گذشته حضور چهرههای سینمایی (ایرانی و خارجی) بیشتری در آن به چشم میخورد و امسال با وجود اینکه فیلمهای مطرحتری در جشنواره حضور دارند این اتفاق رخ نداده است و بیش از هنرمندان میتوان هنردوستان را در پردیس سینمای چارسو دید.
یکی دیگر از نکاتی که رسانهها کمتر به آن پرداختهاند فیلمهایی است که در بنیاد سینمایی فارابی اکران میشوند و امکان دیدن این فیلمها برای اهالی رسانه و مردم فراهم نیست. این اتفاق و جداسازی این شائبه را به وجود آورده که گویا مسئولان سازمان سینمایی به حضور برخی فیلمها حساس بوده و دبیر جشنواره را برای اکران این فیلمها در جشنواره تحت فشار قرار داده که در نتیجه فیلمهایی مثل «سرکوب» و «ما همه با هم هستیم» که به ظاهر در جشنواره حضور دارند اما در واقع اینگونه نیست.
یکی از مسائل مهمی که درباره جشنواره فیلم فجر میتواند مورد توجه قرار گیرد برنامه نمایش فیلمها در پردیس چارسو است. برنامهای که برگزارکنندگان برای اکران فیلمها در نظر گرفتهاند به گونهای است که همچنان شاهد ناراحتی و گلایه اصحاب رسانه هستیم چرا که اکثر روزنامهنگاران و خبرنگاران در بیشتر مواقع برای رفتن به سالن سینماها دچار مشکل میشوند و بلیتی که برای دیدن فیلم باید تهیه شود را نمیتوانند تهیه کنند اما این عدم موفقیت برای حضور در سالنهای سینما به دلیل پر بودن سالنها نیست، چرا که اکثر سالنها با صندلیهای خالی بسیاری فیلم را نمایش میدهند و همچنان مشکل سالنهای چارسو و بلیتهای جشنواره و کارت خبرنگاران مثل هر سال وجود دارد و این مشکل باعث به وجود آمدن شکلی از بلاتکلیفی در بین اهالی رسانه و مردم شده است که برای فراهم کردن بلیت باید از چه راهی اقدام کنند؟
بخش بازار جشنواره جهانی فیلم فجر که میتواند مهمترین بخش این جشنواره باشد نکاتی عجیب را با خود به همراه دارد. یکی از این نکات عجیب اداره برخی غرفههای خارجی توسط افرادی ایرانی است که عملاً به نظر میرسد حضور غرفهها را تنها از لحاظ ظاهری برای داشتن یک بازار جهانی برای جشنواره فجر کارساز کرده و جنبههای حرفهای آن چندان مورد توجه قرار نگرفته است. البته در کنار وضعیت نوسانات ارزی شدید و وضعیت نه چندان خوب اقتصاد کشور نباید این نکته مهم را نیز از یاد برد که تحریمهای بسیاری علیه کشور ما وجود دارد که ما را در حوزه مارکت و بازار بسیار محدود میکند و به همین دلیل از مسئولان برگزاری جشنواره نمیتوان انتظار چندانی داشت اما مطمئناً با سیاستهایی مثل حضور مردم در کاخ جشنواره نمیتوان این رویداد فرهنگی- هنری را رویدادی باشکوه دانست.
با وجود این انتقادات مطمئناً طی سالهای آینده با تدارک شرایطی مناسب که مستلزم ایجاد فضایی در شأن سینما برای برگزاری جشنواره فیلم فجر (ملی و جهانی) است بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. سینمای ایران در حوزه جشنوارههایش و به خصوص جشنواره فیلم فجر با مشکل بزرگ نبود یک کاخ مواجه است که بسیاری از انتقادات ریشه در این مشکل دارند و با رفع این مشکل میتوان بسیاری از اتفاقاتی که منتقدان آن را در شأن جشنواره نمیدانند را از بین برد و با قدرت بیشتری به برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر در دورههای بعدی ادامه داد.