محمد اطبایی پخشکننده بینالمللی فیلمهای سینمای ایران در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: برای تحلیل اینکه آیا فیلمهای سینمای ایران در جشنوارههای بینالمللی موفق بودهاند یا خیر باید یک ارزیابی دقیق یا اطلاعات کامل داشت. اتفاقاً جشنواره فیلم ونیز بیشترین تنوع را در انتخاب آثار ایرانی داشته و فیلمهایی اعم از مستند و سینمایی در سالهای اخیر در بخشهای مختلف این رویداد هنری حضور داشته است. جشنواره فیلم ونیز همواره با دنبال کردن فیلمهای ایرانی به دنبال کشف بوده و این موضوع هم قطعاً قابل بحث است که چرا این جشنواره به مجموعه سینمای ایران دقت و توجه دارد چرا که اختصاصاً با یک نفر به تولیدات سینمای ایران آشنایی دارد قرارداد بسته و او آثار سینمای ایران را به این فستیوال معرفی میکند.
اطبایی خاطرنشان کرد: برای جشنواره فیلم کن این اتفاق رخ نمیدهد. درست است که جشنواره فیلم کن تعداد زیادی آثار برای راهیابی به این جشنواره دریافت میکند اما فیلمسازان ایرانی برای راه یافتن به این جشنواره شانس کمی دارند. البته راه نیافتن فیلمهای ایرانی به جشنواره کن نشان از عناد این جشنواره با سینمای ایران نیست، طبیعی است که وقتی فیلمسازان مطرح دنیا علاقهمند به حضور در این جشنواره باشند هر کس که مدیر جشنواره باشد ترجیح میدهد فیلمسازان مطرح در جشنوارهاش باشند. اساساً کن به دایره آشنای فیلمسازان خود توجه دارد و میتوان 80 درصد انتخابهای این فستیوال را پیشبینی کرد. این رویداد طبیعی است چرا که مدیر جشنواره نیز برای جذب حامیان مالی مجبور به پذیرش فیلمهایی که ستارههای مهم دنیا در آن حضور دارند میشود و در بخشهایی مثل بخش فیلم اولیها تا حدی میتوان فیلمسازان جوان و گمنام را جستجو کرد.
این پخشکننده بینالمللی فیلمهای ایرانی در ادامه گفت: جشنواره فیلم برلین نیز فضای متفاوتی دارد، از بدو تشکیل، این جشنواره با مسائل سیاسی عجیب شده ولی جشنواره برلین نیز توجهی ویژه به سینمای ایران دارد. از زمانی که آنکه لوییکه نماینده برلین در ایران با مسائل امنیتی درگیر شد نگاه این جشنواره به سینمای ما تغییر پیدا کرد. جشنواره برلین پیشتر یک نفر را هر سال به ایران اعزام میکرد که فیلمهای ایرانی را هر سال میدید و انتخاب میکرد اما متأسفانه از زمان دستگیری او در ایران نگاه جشنواره برلین به فیلمهای زیرزمینی و غیر رسمی ما بیشتر شد و میبینیم که اوج این اتفاقات را در سالهای اخیر شاهد بودیم.
او افزود: من با جعفر پناهی و محمد رسولاف هیچ مشکلی ندارم و اتفاقاً به نظرم کسانی که با موفقیت و فیلمسازی آنها مشکل دارند اشتباه میکنند، به نظر من بهتر است شرایط را به شکلی فراهم کرد که آنها هم بتوانند در شرایط عادی فیلم بسازند. فیلمهای سینمای ایران در یک رقابت ناعادلانه با فیلمهای اصطلاحاً زیرزمینی قرار گرفتهاند؛ برای ساخت فیلمهای زیرزمینی دیگر محدودیتی که اعمال میشود، وجود ندارد و جشنوارههایی مثل برلین نیز با رویکرد حمایت از آزادی بیان از این فیلمها حمایت میکنند. یکی از عمده کارهای ما در جشنوارههای جهانی حمایت از تولیدات رسمی کشور شده که باید به مدیران جشنوارهها درباره نحوه ساخت و شرایط تولید مدام توضیح دهیم و بدون اینکه دیگر فیلمها را محکوم کنیم از آنها هم حمایت کنیم.
اطبایی اظهار داشت: از طرفی باید این موضوع را هم در نظر داشته باشیم که تولید فیلم در همه جای دنیا بسیار زیاد شده است. در دیپلماسی فرهنگی کشورهای مختلف دنیا حتی کشوری مثل آمریکا، سینما جایگاه ویژهای پیدا کرده و آنها از تولید و عرضه فیلم حمایت جدی میکنند و برنامههای راهبردی میان مدت و بلند مدت بسیاری دارند اما ما این برنامهریزی را نداریم. سینمای ایران در حوزه بینالملل دستش خالی است و دولت نیز هیچ حمایتی از پخش فیلمها نمیکند.
او تصریح کرد: چند وقت پیش از صندوق حمایتی از حوزه بینالملل در سینمای ایران راهاندازی شد هیچ حمایت روشنی از فیلمهای ما صورت نگرفت و درباره عملکرد این صندوق نیز شفافسازی نشد. این صندوق نزدیک دو سال فعالیت کرد و معلوم نیست حمایتها به چه افرادی رسید. کارنامه شورای عالی بینالملل چه بوده و باید اعلام شود که چرا از افرادی خاص حمایت کردند و هیچ دستاوردی برای سینمای ایران نداشتند. اگر قرار بر حمایت درست و پیشرفت سینما و حضور در عرصه بینالملل باشد نتیجه گرفتن کار چندان سختی نیست، با تحقیق و ارزیابی کارهایی که در دیگر کشورها برای عرضه آثارشان صورت گرفته میتوانیم به نتایج درستی در این حمایتها برسیم اما متأسفانه شاهد هیچ شفافسازی و عملکرد درست در این زمینه نیستیم.
اطبایی در ادامه اظهار داشت: فیلمهای ایرانی بدون هیچ حمایت و پشت و پناهی توسط پخشکنندههای خصوصی در جشنوارههای مختلف حضور دارند و به نوعی دیپلماسی فرهنگی سینمای ایران توسط همین پخشکنندههای خصوصی جلو میرود و عجیب است که سیل انتقادها نیز متوجه پخشکنندههای داخلی است که عدم موفقیت سینمای ایران در جشنوارههای مختلف را نداشتن قدرت کافی در فروش و عرضه آثار عنوان میکنند. این انتقادها معمولاً از نداشتن اطلاعات کافی از بازار بینالملل میآید، آنها حتی نمیدانند در وضعیت تحریمهای کشور ما که سالهاست شاهدش هستیم چگونه وجه به دست آمده از فروش را وارد کشور کنیم. در کشور ما متأسفانه سادهترین کارها امکانپذیر نیست و شاهد بیشترین انتظارها هستیم. علاوه بر تحریمهای جامعه بینالملل ما خودمان، خودمان را هم تحریم میکنیم و شرایط بدتر میشود. جالب است بدانید یکی از معتبرترین سایتهای آپلود، ارائه و عرضه فیلم به جشنوارهها در کشور ما فیلتر است و هیچکس درباره دلیل فیلتر بودن این سایتها پاسخگو نیست و کسی درباره اینکه چرا باید یک سری سایتهای راهبردی برای ایجاد ارتباط با جشنوارهها فیلتر باشند، پاسخگو نیست.
این پخشکننده بینالمللی سینمای ایران در پایان گفت: امسال بیش از 130 کشور متقاضی حضور در جشنواره فیلم کن بودند اما نهایتاً 20 یا 30 کشور به این فستیوال راه یافتند. امسال حتی کشور ایتالیا هم فیلمی در جشنواره ندارد اما این اتفاق را به عنوان یک شکست تلقی نکردهاند. ما مشکلات بسیاری داریم که باید همتی برای حل آنها وجود داشته باشد اما اینکه ما باید هر سال در هر جشنواره مهمی حضور داشته باشیم، تصور غلطی است و باید بدانیم هر آنچه که در ایران تولید میشود پتانسیل موفقیت در جشنوارههای معتبر دنیا را ندارد. در کشور ما هر سال درباره موفقیت فیلمهای متعددی در جشنوارههای مختلف صحبت میشود اما باید بپذیریم که 80 درصد این جایزهها و جشنوارهها هیچ ارزشی ندارند و تنها 20 درصد جوایز دریافت شده قابل ذکر بوده و ارزش دارند. بسیاری از فیلمسازان با دریافت جوایز بی ارزش در طول سال جو رسانهای برای خود راه انداخته و ساخت فیلم بعدیشان راحتتر میکنند.