مسعود بهبهانینیا فیلمنامهنویس تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: در عرصه تولید آثار نمایشی در قالب فیلم و سریال دو مرجع سینما و تلویزیون وجود دارد که در هیچ یک از آنها ضابطهای مشخص و مدون برای تعیین دستمزد عوامل و به خصوص فیلمنامهنویس وجود ندارد. در این بین صداوسیما در تلاش است تا کمترین رقم را پرداخت کند و تنها در صورتی که کار خاص یا فرد خاصی نویسنده اثر باشد مبلغ دستمزد افزایش پیدا میکند.
بهبهانینیا خاطرنشان کرد: خانه سینما معمولاً هر سال ارقامی را به عنوان دستمزد یا قیمت فیلمنامه تعیین میکند که تناسب بیشتری با دستمزدهای حرفهای دارد و معمولاً افراد حرفهای آن را مبنا قرار میدهند اما همیشه امکان مبنا قرار دادن یک میزان دستمزد فراهم نیست.
او افزود: در مجموع به دلیل نقش و تأثیر فیلمنامه در فرآیند تولید که تمام عوامل بر اساس آن کار میکنند باید به این عنصر بسیار مهم توجه ویژهای شود اما در سینمای ما این توجه چندان وجود ندارد و درصد هزینهای که برای فیلمنامه در نظر گرفته میشود نسبت به بودجه فیلم یا سریال بسیار ناچیز است چرا که محوریت تولید در ایران به بازیگران و بعد کارگردان مربوط میشود و به همین دلیل در حق و حقوق فیلمنامهنویسها اجحاف میشود.
این فیلمنامهنویس در ادامه گفت: در کشور ما حتی رایت و حق تألیف فیلمنامهنویس نیز محفوظ نمیماند و در حالیکه همه جای دنیا در قراردادها نسبت به میزان استقبال مخاطبان قید میشود که با هر بار پخش یک اثر باید مبلغی به فیلمنامهنویس پرداخت شود این شرایط در ایران وجود ندارد و تنها همان دستمزد ناچیز است که در بسیاری مواقع به دلیل مشکلات بسیار کند و به سختی پرداخت میشود.
نویسنده مجموعه تلویزیونی «خاک سرخ» در ادامه تأکید کرد: پروژههای تلویزیونی به ردههای الف ویژه، الف، ب و... تقسیم میشوند و قاعدتاً در سریالهای الف ویژه برای تولید سقفی تعیین نمیشود و چون کارها زمانبر است و گاه تحقیقات برای فیلمنامه عنصر بسیار مهمی است و بازنویسیهای متعدد لازم است برای فیلمنامهنویس در این پروژهها بودجه بهتری تعیین میشود و در عین حال برخی فیلمنامهنویسها که آثارشان بیشتر مورد توجه قرار گرفته است توجه ویژهای به دستمزدشان میشود اما در کل اکثریت مجبور به پذیرش و تحمل شرایطی هستند که تلویزیون و در واقع تهیهکنندهها تعیین میکنند.
بهبهانینیا در ادامه اظهاراتش گفت: افراد خاصی که معمولاً فیلمنامهنویس و کارگردان اثر هستند و به نوعی امتحان پس دادهاند دستمزد بیشتری دریافت میکنند اما در این بین باید این نکته را هم در نظر داشته باشیم که فیلمنامهنویسها به طور مستقیم با صداوسیما قرارداد نمیبندند و قراردادها با تهیهکنندهها بسته میشود و برخی مواقع تهیهکنندهها برای جلب رضایت نویسنده دستمزد بیشتری را هم در نظر میگیرند.
او افزود: تولید در کشور ما آنقدر معدود و محدود است که هنوز نمیتوان گفت سینمای ما به صنعت رسیده است و همه چیز به توافقات عوامل بستگی دارد. به عنوان مثال کارهای طولانی مشمول مرور زمان و تورم میشود معمولاً تنها در صورتی مسائلی مثل تورم در نظر گرفته میشوند که نویسنده و تهیهکننده به توافق رسیده باشند. قطعاً حرفهای نبودن دستمزدها بر کیفیت آثار تأثیر میگذارد وقتی دستمزدها بسیار اندک هستند قطعاً نویسنده کمتر به سمت تحقیق میرود؛ به هر حال هر اثری به تحقیق نیاز دارد اما معمولاً این موضوع در آثار تاریخی جدی گرفته میشود و دستمزد پایین باعث میشود که نویسنده تحقیق را جدی نگیرد و حتی در برخی مواقع نگارش دو یا چند اثر را بر عهده گرفته و این عدم تمرکز باعث میشود آثار در نازلترین کیفیت ممکن نوشته شوند.
بهبهانینیا در پایان گفت: متأسفانه ما دورنمایی داریم و هیچ برنامهای برای 5 یا 6 سال آینده در برنامهریزیهای مدیریتیمان وجود ندارد چرا که مدیران ما بیش از هر چیز به میزشان وصل هستند و اصلاً به کارهای طولانی که در دورهای خارج از دوره مدیریتشان نتیجه میدهد علاقهای ندارند و بیش از هر چیز به دنبال ساخت آثاری جمع و جور در زمانی محدود دارند.