هومان فاضل نویسنده سینما و تلویزیون که در آثاری همچون سریال «آسمان من»، «سارق روح» و فیلم سینمایی «فهرست مقدس» فعالیت داشته است در پاسخ به این پرسش که آغاز و پایان یک سریال موفق چه ویژگیهایی را باید دارا باشد به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ پاسخ داد: در آغاز یک سریال پیش از اینکه درگیر معرفی شخصیتها شویم باید ابتدا ماجرا را آغاز کنیم و به موضوع اصلی که شخصیتهای سریال قرار است دنبال کنند بپردازیم. در سریالهای خارجی هم دقیقا به همین شکل است. گاهی بعد از دیدن قسمت اول یک سریال(پس از چهل و پنج دقیقه) ما کلی داستان دیدهایم و ژانر سریال و مسئلهی اصلی که قرار است در این اثر دنبال کنیم دستگیرمان شده است. اینها همان چیزهایی است که موجب ترغیب مخاطب و موفقیت یک سریال میشوند.
نویسنده سریال «آسمان من» در خصوص پایانبندی صحیح و استاندارد برای یک سریال اظهار داشت: نویسندههای خارجی با همان یکی دو قسمت ابتدایی که پایه است باید تهیهکنندهها را برای ساخت سریال قانع کنند. به همین دلیل قسمت یک و 2 بسیار قطعی و با وسواس نوشته میشود. پایانبندی یک سریال استاندارد به میانهی آن بستگی دارد. در واقع این پایان باید با شیب درستی پیش برود و تمام شخصیتها به یک سرانجامی برسند تا بیننده بتواند در انتها برای تمامی سوالات مطرح شده در ذهنش پاسخ قطعی داشته باشد. مسائلی که متاسفانه ضعف سریالهای ما در ایران محسوب میشود.
او ادامه داد: نویسندههای ما زمان بسیار زیادی را برای معرفی شخصیتها هدر میدهند که این غلط است. برای مثال ما سه قسمت از یک سریال را میبینیم که مکرر شخصیتها را معرفی میکنند. این عمل نه تنها شخصیتپردازی را پیش نمیبرد بلکه مخاطب را هم خسته میکند. از نگاه من شاید بهترین راه برای رسیدن به پایان صحیح این باشد که مانند بسیاری از سریالهای دنیا از پایان، سریال را به نقطهی آغاز برسانیم.
نوسینده سریال «سارق روح» درباره نیمه تمام شدن برخی از بچه قصههای سریالها که تماشاگر را عصبی و سردرگم میکند گفت: یکی از مشکلات بزرگ نویسندگان ما این است که شمایل کلی از داستان ندارند. یعنی زمان خیلی زیادی را باید صرف ساختار داستان کنند تا بتوانند آن را تا پایان هم نگه دارند. اگر بخواهیم از نگاه آسیبشناسانه این موضوع را بررسی کنم باید بگویم که ما روزمره و لحظهای یک اثر را جلو میبریم که این موجب صدمه زدن به کار میشود. از طرف دیگر چون هر ایده و نظری ممکن است با ممیزی روبهرو شود و خیلی نوشتهها قابل اجرا نیستند. گاهی دیالوگهای درخشانی که به ذهنمان میرسد را از ترس اینکه مبادا با ممیزی برخورد کند خودمان حذف و سانسور میکنیم.
فاضل در خصوص ضعف فیلمنامهها که گه گاهی برخی شخصیتها را نصفه و نیمه رها میکنند عنوان کرد: این ضعف به نویسنده برمیگردد. قرار نیست شخصیت داستان ما انفجاری را به بار بیاورد. در وهلهی اول باید شخصیت روی کاغذ درست شکل گرفته باشد. به این نکته هم باید اشاره کنیم که ما به دلیل برخی ممیزیها بخش زیادی از شخصیتپردازیها را نمیتوانیم انجام بدهیم. برای مثال بسیاری از چیزهایی که میتواند در سکوت شخصیت عنوان شود و او را به خوبی معرفی کند در داستان وجود ندارد. مثلا ما فضای خصوصی یک زوج و رابطهی آنها را نداریم. منظورم اصلا رابطهی جنسی نیست. به لحظهای که برای همدردی لازم است یک زوج دست یکدیگر را بگیرند فکر کنید. ما با کمبود این لحظهها مواجه هستیم که خوشبختانه در این سالها نویسندگان راههایی هوشمندانه برای نشان دادن برخی از این صحنهها پیدا کردهاند.
او در پایان گفت: معتقدم داستانگوهای ما در داستاننویسی کمی خساست به خرج میدهند و همهی ایدههای خود را خرج یک اثر نمیکنند که این نگاه معضلات بزرگی را به بار میآورد و کیفیت یک اثر نمایشی را با مشکل مواجه میکند.
خبرنگار: تبسم کشاورز
انتهای پیام/