گروه ورزشی تیترکوتاه - نسیم شیرازی: طبق آمار منتشر شده در گذشته جوانان ۴۰ تا ۵۰ درصد میل به مهاجرت داشتهاند اما این میل به مهاجرت بین جوانان ایرانی، الآن به ۶۰ درصد هم رسیده است و برآورد دانشگاه استنفورد نشان میدهد بالای ۱۰۰ هزار دانشجوی ایرانی برای درس خواندن از ایران مهاجرت کردهاند. البته نخبههای ایرانی غیر از دانشجویان مثل تحصیلکردگان، هنرمندان و اساتید دانشگاه و ورزشکاران هم از ایران مهاجرت کردهاند. البته که بحث مهاجرت بین اهالی ورزش چند سالی است که جدیتر از همیشه و نگرانکنندهتر از همیشه هم پیش میرود، همین چندی پیش بود که خبر از مهاجرت زوج ورزشی شمشیرباز ایران هم بهگوش رسید. در جدیدترین خبر ها هم شاهد مهاجرت سعیدرضا کیخا ملی پوش سابق ژیمناستیک ایران به استرالیا هستیم. ورزشکاران فارغ از نتیجه بار سفر میبندند و کشور را ترک میکنند. شاید در بررسی اجمالی به این نکته برسیم که وقتی در برنامه هفتم توسعه یک کلمه هم از ورزش به میان نمیآید شاید باید تبعات آن را هم بپذیریم؛ این بیتوجهی به نام ورزش در این برنامه یعنی در پنج سال آینده اصلا ورزش جزء توسعه و اولویتهای توسعه نیست و این در حالی است که برای حفظ سرمایهها و استعدادهای ورزشی مستعد نیاز به سرمایهگذاری چند برابری در ورزش است تا شاید بتوان از مهاجرت سرمایههای ورزشی جلوگیری کرد.
ورزش ارزانترین، کمهزینهترین، زودبازدهترین و پربازدهترین موضوعی است که میتواند در حوزههای اجتماعی ، سلامت، فرهنگی و حتی اقتصادی به کشور کمک کند و اگر به اندازه نیاز ورزش اعتبار، بودجه و حمایت انجام شود موضوع سلامت کشور نیز حل میشود و این همه پول بابت هزینه درمان در کشور نمیدهیم.
بیایید نگاهی بیندازیم به جامجهانی ۲۰۲۲ که به میزبانی کشور قطر برگزار شد، قطریها برای برنامه توسعه اش در ابعاد کلان سیاسی، بین المللی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای این جامجهانی هزینههای بسیار هنگفتی کرد؛ هزینههایی که در تاریخ جام جهانی فوتبال اصلا سابقه نداشت، در حالی که طبق آمار منتشر شده سقف هزینه کشورهای میزبان برگزاری جام جهانی ۲۰ میلیارد دلار بود، قطر این هزینه را به ۲۲۰ میلیارد دلار رساند؛ یعنی دویست میلیارد دلار از جام جهانی قبل و از جام جهانی قبلتر بیشتر هزینه کرد؛ همینطور عربستان سعودی که با خرجهای کلان در فوتبال و جذب ستارههای فوتبال دنیا و ارتباط مؤثر با فدراسیونها و سازمانهای بین المللی ورزشی به دنبال دیده شدن و مطرح شدن در دنیا از طریق ورزش است و طبیعی است که ورزشکاران کشورشان هم از این به بعد با آرامش و اشتیاق بیشتری برای ورزش این کشور تلاش کنند و به مهاجرت فکر هم نکنند
در اینباره با دکتر «زهرا عبدالوهابی» عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد تهران، در گروه مدیریت ورزشی گفتوگو گرفتیم که او با اشاره به دلایل مهاجرت ورزشکاران آن را به ۴ دسته عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حرفه ای تقسیم کرد و گفت: از مهمترین عوامل اقتصادی «دسترسی به فرصتهای شغلی بهتر» و «تفاوت وضعیت رفاهی کشور مبدا و مقصد» است که مهمترین دلایل مهاجرت ورزشکاران هستند. عوامل حرفهای مانند «دسترسی به امکانات و مربی؛ و بی برنامگی فدراسیونها»، عوامل سیاسی «نفوذ گرایشهای سیاسی در ورزش» و عوامل اجتماعی مانند «جایگاه اجتماعی ورزشکاران و تمایل به زندگی مدرن» را میتوان به عنوان بخشی از دلایل تاثیرگذار نام برد.
وی که در حال حاضر مدیر ورزش بانوان موسسه فرهنگی ورزشی ایران خودرو و مدیر تیم فوتبال بانوان هم هست، بیان کرد: مشخص است که وقتی یک بازیکن در هر رشته و ردهای به سطح ملی میرسد چه هزینههایی برای رسیدن این فرد به آن جایگاه شده است ( چه از نظر مالی و چه از نظر استعدادی ) چون هر فردی نمیتواند به درجهی ملی برسد و بازیکنانی که به این درجه رسیدهاند نخبه محسوب میشوند و بعد از رسیدن به این رتبه تازه فدراسیونهای مربوط باید هزینههای هنگفتی از قبیل هزینههای آموزش ، هزینههای سفرها و... متقبل شوند تا این بازیکن در یک رویداد ورزشی بین المللی حاضر شود که با مهاجرت این ورزشکار تمام این هزینهها از بین میرود.
وی تصریح کرد: یک بازیکن وقتی به مرحله حضور در تیمملی میرسد باید هزینههایی انجام دهد و تازه از این مرحله به بعد فدراسیون مربوطه برای حضور این ورزشکار در یک رویداد ورزشی بینالمللی باید هزینههای هنگفتی از قبیل هزینههای اردوها ، مربیها و... را انجام بدهد که این هزینههای قابل تامل و بسیار بالایی است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا تحقیقی مبنی براینکه یک ورزشکار از رده سنی مبتدی تا رسیدن به تیم ملی حدودا چقدر زمان و هزینه برای تبدیل شدن به یک ورزشکار نخبه نیاز دارد وجود دارد یا خیر بیان کرد: خیر تحقیق قابل استنادی وجود ندارد چون سن رسیدن به تکامل ورزشی برای افراد و رشتههای ورزشی مختلف متفاوت هست.
دکتر عبدالوهابی با اشاره به اینکه چطور میتوان از مهاجرت ورزشکاران جلوگیری کرد افزود: اصلاح چهار دلیلی که پیشتر گفتم بسیار کمککننده برای عدم مهاجرت ورزشکاران خواهد بود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا بودجهای که برای وزارت ورزش در نظر گرفته شده کافی است یا خبر تاکید کرد: در حال حاضر ما وزارت ورزش و جوانان داریم و فقط وزارت ورزش نیست، کلمه جوانان به تنهایی شامل دربرگیرنده بودجه کلانی است چون که همه جوانان ورزشکار نمیشوند و باید اوقات فراغت این جوانان را با برنامههای مناسب تفریحی – اجتماعی و... پر کرد ، همچنین در بخش ورزش ما از نبود امکانات و زیرساختهای ورزشی در تمام رشتهها و شهرها رنج میبریم. توجه داشته باشید که در حال حاضر فقط برای رشته پر طرفدار فوتبال در شهرهای ایران چند استادیوم استاندارد برگزاری مسابقات فوتبال لیگ برتر وجود دارد؟ آیا اقدامی برای ساخت و یا حداقل ترمیم و بروزرسانی استادیومهای فوتبال ایران انجام پذیرفته است؟ آیا این بودجه برای ساخت فقط یک استادیوم استاندارد ۲۰ هزار نفری کافی است؟ حالا بقیه موارد و هزینه های جاری ورزشکاران هم جای خود دارد. فکر کردن به همین سوالها برای رسیدن به جواب کلی کافی است