به گزارش خبرگزاری برنا، مراسم رونمایی از کتاب «داستانهای دیدنی» شامل کاریکاتورهای کامبیز درمبخش که از سوی انتشارات دنیای اقتصاد منتشر شده است، عصر دوشنبه دوم اسفندماه در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
در این مراسم، کامبیز درم بخش در سخنانی با تشکر از ناشر به منظور انتشار زیبا و پاکیزه کتاب خود گفت: کاریکاتور همه زندگی من را اشغال کرده است و روزی نیست که به این کار فکر نکنم. شاید این طرحها وخطوط شکلدهنده آنها به نظر ساده بیاید اما برای رسم آنها سالها تلاش شده است. این کتاب البته بخشی از هزاران طرحی که من کشیدهام را شامل میشود. به فاصله تحویل این طرحها برای انتشار تا امروز به اندازه حجم این کتاب، طرحهای دیگری هم کشیدهام که میتواند همین الان جلد دوم کتاب را شکل بدهد و شاید بهتر بود عنوان کتاب را «داستانهای بیپایان» میگذاشتم.
وی افزود: این مجموعه از نظر خودم از دو منظر قابل توجه است. نخست ایدههای کمیاب و نابی است که من همواره به دنبالش هستم و به نظرم هر کدامشان یک کشف است و دیگری خلاقیتی که برای خلق این تصاویر به کار گرفته شده است. به نظر من طراح یک کیمیاگر است. از یک مداد و قلم چیزی خلق میکند که کسی انتظارش را ندارد. من در نمایشگاههای مختلفم افرادی را دیدهام که با دیدن یک کاریکاتور اشک ریختهاند و به نظم این همان تاثیر طراحی است.
درمبخش ادامه داد: من پیام خودم را بدون کلمه به همه دنیا رساندهام. البته به خودم مغرور نیستم و فکر میکنم تا زندهام باید برای کارم پژوهش کنم تا مطمئنم تا زندهام و چشم و مغزم کار میکند این رویکرد ادامه خواهد داشت. این را هم باید بگویم که من هیچ وقت از نظر ذهنی اسیر سوژه خاصی نمیشوم. در اثر مرور زمان دید من ارتباطاتی شده است و خودش متوجه میشود که باید سراغ چه موضوعی برود.
وی درباره اسم این مجموعه نیز گفت: این طرحها ابتدا در قالبی با عنوان «سینمای کاغذی» تولید و منتشر میشد. پس از مدتی به دعوت خانم نفیسه مرشدزاده صفحهای در ماهنامه همشهری داستان برای انتشار آنها در اختیار من قرار گرفت که تا امروز نیز ادامه دارد و اسم داستانهای دیدنی هم برگرفته از همین ماجراست.
درم بخش افزود: روراست میگویم که کار من ریشه در هنری غربی دارد و چیزی به این عنوان در ایران وجود نداشته تا اینکه از اوایل مشروطه از ترکیه و قفقاز این هنر به ایران میآید. من سعی کردم این هنر را با اندیشه شرقی خودم تلفیق کنم. من ۵۰ سال سابقه کار ژورنالیستی دارم، مطبوعات به من در زندگی کمک بسیاری کردند تا بتوانم به جایگاه امروزم برشم. من ۲۵ سال در مطبوعات اروپا کار کردم و به هر جایگاهی که خواستم رسیدم ولی بعدش حس کردم که باید به جایی برگردم که معلق به من است. از روزی که به ایران برگشتم تشویقها و ذوق مردمم بوده که باعث شده بازدهی کار من ۱۰ برابر شود و هنوز هم عجیب از این موضوع نیرو میگیرم.
این کاریکاتوریست در ادامه با اشاره به اینکه سالهای قبل و بعد از انقلاب اسلامی در نوبتهای بسیاری با مسئولان نامهنگاری کرده که چرا در ایران موزه کاریکاتور تاسیس نمیشود، گفت: اروپاییها از رقابت با هنرمندان کاریکاتتوریست ما بسیار ناراحتند چون توانش را ندارند اما متاسفم که امروز در ایران موزهای نداریم تا هنر مدرن معاصرمان را به نمایش در بیاوریم. بسیاری از آثار هنری مدرن ما یا در خارج از کشور هستند و یا در زیرزمینهای کلکسیونرها برای اینکه روزی بتوانند از فروش آنها سود بیشتری کسب کنند. کشور ترکیه در همجواری ما در حال حاضر سه موزه کاریکاتور دارد که برخی از آنها ۴۰ سال قدمت دارند اما در ایران جز در تبریز موزهای برای کاریکاتور نداریم که همان موزه هم ناقص است. پیشنهاد من این بود که در کنار موزه هنرهای معاصر فضایی که این روزها برای فروش ترشی و مربا و ظرف و ظروف اختصاص یافته به جایی برای ایجاد این چنین مرکزی اختصاص پیدا کند اما شهرداری و سایر دستگاهها اجازه این کار را ندادهاند. برای من مایه شرمسازی است که هنرمند ایرانی امروز برای خلق اثر خود از داشتن یک آتلیه هم محروم است. ما امروز در حالی حاضریم پولهای زیادی برای ورزش و فوتبال خرج کنیم که از هنرمندان خود همواره طلبکاریم.